به جرات می توان گفت که «محمد اصفهانی» جزو انگشت شمار خوانندگان نسل اولی موسیقی بعد از انقلاب می باشد که همچنان فعالیت هایش را به طور حرفه ای دنبال می کند.
نسل موزیک: هرچند آقای دکتر در این سالها کمکارتر از گذشته شده، اما هنوز هم هوادارانش پیگیر کارهای او هستند و برای انتشار آلبوم جدید و برگزاری کنسرتهای او انتظار میکشند. انتشار خبر همکاری دکتر اصفهانی با گروه و ارکستر جدید، واکنشهای مختلفی در پی داشت و عطش هواداران محمد اصفهانی را بیشتر کرد. به این بهانه با وی همکلام شدیم و ضمن گفتوگو درباره فعالیتهای اخیر ایشان، پلی هم به گذشته زدیم. همچنین محمد اصفهانی گلایههایی نسبت به اوضاع موسیقی کشور داشت که قابل تأمل است.
* چه شد که با گروه جدید مشغول همکاری شدید؟
همکاری ما بر اساس پیشنهاد دوست و مدیر برنامه فعلیام آقای «پیمان عیسیزاده» شکل گرفت.
* چه چیزی باعث شد این پیشنهاد را بپذیرید؟
اطلاع از نحوه فعالیت این تیم و گروه ارکسترش و همچنین ملاحظه اجراها و مهمتر از همه پرفورمنس مطلوب ارکستر، دلیل پذیرفتن این پیشنهاد بود.
* چه تغییراتی در گروهتان صورت گرفته است؟
کلاً تمامی اعضای ارکستر جدید هستند و با بنده سابقه همکاری قبلی نداشته اند. رهبر ارکستر هم آقای «امیر فتحی» است. ایشان از برجستهترین پیانیستهای ایران هستند که تکنوازیهای منتشر شده ایشان در زمینه پیانو بعضاً منحصر بهفردند.البته بهتر است تغییراتِ به وجود آمده، در اجراها به سمع و نظر مخاطبین برسد؛ ولی قطعاً با قصد اعمالِ تغییراتی همکاری جدید شکل گرفته است.
* اجراهایتان از کِی آغاز خواهد شد؟
اولین اجرای بنده با گروه جدید در سمینار نخبگان برنامه نویسی کامپیوتر در برج میلاد صورت گرفت. ۲۵ اردیبهشت ماه نیز در گرگان به اجرای برنامه خواهیم پرداخت.
* آیا قرار است با آغاز این همکاری، کمکاریِ سالهای اخیر شما در زمینه برگزاری اجراهای زنده جبران شود و هوادارانتان شاهد برگزاری کنسرتهای بیشتری از شما باشند؟
اولین اولویت بنده در حال حاضر، ضبط قطعات آلبوم جدید است که پس از فقدان مرحومه مادرم با توقف مواجه شده بود. در کنار آن، اجراهای صحنهای را چه در قالب تورهای داخل و خارج کشور و چه اجراهای تهران به خواست خدا با رویکردی متفاوت، پیشِ رو خواهیم داشت.
* این همکاری تأثیری بر روند تولید و انتشار آلبومتان هم خواهد داشت و یا ارتباطی با آن دارد؟
قطعاً در ایجاد فضاهای جدید در فعالیتهای هنری من، به صورت مستقیم یا غیرمستقیم مؤثر خواهد بود. اما این بدان معنا نیست که ترکیب جدید به منظور تغییر روش یا سبک هنری بنده سازماندهی شده است. من کماکان به خواست خدا با همان امضا و روش قبلی خودم کار خواهم کرد و در کنارِ «روزآمدیهای روزگار» که همیشه به آنها معتقد و پای بند بودهام، از هنرِ این دوستان عزیز نیز بهرهمند خواهم شد.
*****
* آلبومی که بنا بود با همکاری «بهروز صفاریان» تولید و منتشر شود، چه شد؟
بهروز صفاریان در آلبوم جدیدم فعلاً بناست دو قطعه را کار کند. پس از انتشار این آلبوم، احتمال دارد در آینده آلبومی اختصاصاً با حضور بهروز و پدرام کشتکار کلید بخورد که بهتر است درباره آن بعداً صحبت کنیم.
* این آلبوم در سال ۹۴ منتشر خواهد شد؟
این آلبوم را فکر نمیکنم... در سال ۹۴ تمام تلاشمان فعلاً روی آلبوم جدید پاپ که برخی قطعاتش نیز ضبط شده متمرکز است.
* ساخت استودیوی شخصیتان به کجا رسید؟
ارکستر و خوانندگی قطعه «سبزه نوروز» که در آستانه نوروز امسال منتشر گردید در استودیوی شخصیام ضبط شد.
* سال گذشته ویدئو کلیپ «ماهیا» از شما منتشر شد که در نوع خود تجربهمتفاوتی درکارنامه شما بود. این تجربه و بازخوردهای آن چطور بود؟
البته میدانید بیشتر افراد در مواجهه با خواننده، از کارهای او تعریف میکنند؛ با این روایت بازخورد خوبی گرفتهام... ولی از دیگران هم شنیدم که فیدبکهای مطلوبی داشته و در جشنواره ققنوس هم این اثر جایزهی بخش دفاع مقدس را از آن خود کرد.
* چه نظری درباره مقوله «ویدئو کلیپ» و تأثیرات آن دارید؟
اگر خوش ساخت و پرداخت باشد و سناریوی آن هم مفاهیم ترانه را واقعاً «مصور» کند، هر چند با مصادیق متنوع و چه بسا دور از تلقیهای نزدیک و دمِدستی از ترانه، به نظرم میتواند بسیار تاثیرگذار باشد.
* حال که در اوایل سال جدید هستیم و بازار موسیقی تازه در حال داغ شدن است، بفرمایید ارزیابی شما از موسیقی ایران در سال ۹۳ چیست و چه پیشبینیای درباره سال ۹۴ دارید؟
در این روزگار متاسفانه روند نزولی را شاهدیم. ولی بعضی کارهای خوب هم انجام شده.
متأسفانه گاه کارهایی با اقبال عمومی مواجه میشوند که فاقد خیلی از استانداردهای لازم هستند... خودنمایی چنین جریانی در موسیقی پاپ ایران، متأسفانه زنگ خطر وقوع یک فاجعه است و در این شرایط بنده هرچه بیشتر به پافشاری بر اصول و عدم تسلیم و انفعال در برابر این جریان انحطاطی و پاییننگر ترغیب میشوم...!
خوانندگان هم فقط صرف حفظِ حضورشان با تنزلِ توقعات و سطحی نمودن آن که آفت ماندگاریشان در دراز مدت است، تک ترکهای نازل و یا چند صدایی را در تیراژ بالا «تولید انبوه» یا «سِری زنی» نموده و بیشتر به جای اجرا، آن را «سطحیخوانی» کرده، از سرِ سیری زمزمه میکنند و عدهای دیگر هم از روی تعصبِ هواداری به کوریِ چشم هواداران دیگر خوانندگان، شروع به تعریف و لایک زدن و... میکنند. خواننده هم تحت فشارِ هزاران «باید»، وقتی میبیند باید صورتش را به هر نحو شده با سیلی و... سرخ نگه دارد، با تلاشی کمبازده از حیث هنری و با خیال اینکه رضایت هوادارانش را جلب نموده، از تلاش و تعالیِ واقعی در تألیف و ابداع دست میکشد و پس از مدتی هم متوهم میشود که همه چیز از دهان و حنجره او «طیبات است»!
البته این ماجرا از سال ۹۰ کم کم شکل گرفت و الان دیگر کاملاً در سیرِ پیشروندهی خود منعقد شده است. در حقیقت امروزه بیشترِ جریانات موسیقی، دارند پیرامون اهدافی که گفته شد شکل میگیرند تا عشق و تکنیک و حال هنری...
ضرورتِ رعایتِ حداکثریِ حال «بازار»، تألیف آثار موسیقی به نیت اجراهای هرچه بیشتر صحنه ای آنها، و کلاً کارهایی که اجرای برخی از آنها حتی با اعتقادات درونی خوانندهاش هم موافق و همخوان نیست و «جنگِ هوادارانِ ستارگانِ متعهد به بایدها»، نمای کلی تابلوی بیرمق و رنگمُردهی موسیقی پاپ این سالهای ایران ما است...
* در جریان بررسی ۱۰۰ قطعه هیت چهار دهه اخیر، گویا نکات جالبی در مورد قطعه «دلقک» از قلم افتاده که بهتر است از زبان خودتان به صورت کامل بشنویم.
از شب پیشین تا ظهر یک فردا، یکسره در استودیو بودم و وقتی به خانه رسیدم بیهوش شدم. حوالی مغرب با تلفن بهروز از خواب بیدار شدم. کارى از «امیر علیزاده» پخش کرد که از ملودی و تنظیمش خوشم آمد. بهروز گفت این ترانه دست خیلیها بوده و برگشتش دادهاند، اما امیر خوب رویش آهنگ گذاشته. به بهروز گفتم باید قسمتهایی از ترانه عوض شود تا من بتوانم بخوانمش. گفت «مثلاً کجا؟» گفتم «آنجا که میگوید حاجى لک لک!»
«رها شایان» ترانه را اینطور سروده بود: «به زمین خوردن دلقک، یا درآوردن شکلک، واسه اینکه تو بخندى، میشه حتى حاجى لک لک...» اینجای ترانه را بعداً خودم به این شکل تغییر دادم: «واسه اینه که تو بخندى! مث رسم شاه و تلخک...» که کلاً جهت و بار ترانه را تغییر میداد.
بالاخره به استودیوى فرزین رفتیم و کار را ضبط کردیم. فرزین گفت: «افکتى آمده که با پلاگینى بنام «آنتارس» میتوانم آن را روى صداى شما بگذارم و چون این یک کار فان است، شاید جالب بشود.» اتفاقاً وقتى شنیدیم، همهمان حس کردیم به کار میخورَد.
من پیشنهاد دادم جاهایى از درامز خلوت شود. بهروز یک تنه کُرِ اول آهنگ را در چندین اکتاو خواند. با پدرام و بهروز و امیر علیزاده افکتهاى دست زدن را در استودیو ضبط کردیم و مسترینگ را فرزین انجام داد و اینگونه دلقک شکل گرفت. آقاى ناصر فرهودى کار را شنید، فقط گفت «در این میکس ولوم باس خیلى زیاد است» ولى در نهایت با همان ولوم میکسش کردیم؛ چون احساس میکردیم به کار انرژى میدهد. بهروز در میکس کار خیلى زحمت کشید.
بعد من و «حسن صدخسروى» قریب پنجاه ساعت در استودیوى حسن در خیابان سهروردى کنار هم نشستیم تا کلیپ دلقک را از آب درآوردیم. سوژه چارلى چاپلین را من پیشنهاد کردم و حسن واقعاً سنگ تمام گذاشت.
بعداً کار سر و صدا کرد و آقایى به نام «شمس» مدعى شد که آهنگ این کار از او به سرقت رفته و هیچوقت هم حرف خودش را ثابت نکرد؛ فقط بیرون کنسرتهاى من مىایستاد و اعلامیه پخش میکرد!
چهار شب؛ هر شب دو سئانس در وزارت کشور کنسرتش را برگزار کردیم و باز هم درخواست وجود داشت؛ ولى من به تهیهکننده گفتم دیگر توان خواندن ندارم. چون آن ایام اشتباه میکردم و همه قطعات را در کنسرت با گام آلبوم اجرا میکردم که الان اعتراف میکنم کار اشتباهى بوده و فایده اى جز خسته شدنم در اجراها نداشته است.