«دید در شب» عنوان یکی از برنامههای اینترنتی است که هر پنجشنبه از سایت «آپارات» پخش میشود.
نسل موزیک: طراح و مجری این برنامه «رضا رشیدپور» است که اجرای تاک شوهای موفقی نظیر «شب شیشهای»، «مثلث شیشهای» و «عبور شیشهای» را در کارنامه کاری خود دارد. رشیدپور این بار هم در برنامه جدید خود به سراغ چهرههای خاصی میرود که آنها را کمتر در قاب رسانه ملی میبینیم. او با دید در شب توانسته ثابت کند که موفقیت سه تاک شوی شیشهای او حدفاصل سالهای ۸۴ تا ۸۶، ارتباطی به رسانه عرضهکننده آن نداشته است. زیرا این روزها با وجود پخش اینترنتی دید در شب، صحبتهای زیادی از آن در میان مردم شنیده میشود.
این مجری باسابقه در جدیدترین قسمت برنامه خود میزبان «سیروان خسروی» بود. خواننده و تنظیمکنندهای که مدتها است کمتر در رسانهها آفتابی میشود اما این بار پاسخگوی سوالات صریح و جنجالی رشیدپور بود. او در یک گفتگوی هشتاد دقیقهای به مسائل مختلفی نظیر قضیه همکاریاش با «انریکه ایگلسیاس»، کپیبودن آثار، کپیبودن کاور آلبومش و همچنین عدم فروش بلیتهای کنسرتش در کردستان پاسخ داد. در گزارشی که اکنون پیشروی شما قرار دارد:
اولین هوک؛ داستان کردهای سنندج و سیروان
رضا رشیدپور اصولا عادت دارد تلنگر اصلی به مخاطب را در اولین سوال خود بزند این بار هم با یک سوال چالشی بحث را آغاز کرد. البته به گفته خودش، سیروان خسروی هم تمایل داشته که گفتگوی چالشی داشته باشند. رشیدپور هم به کنسرت سنندج سیروان اشاره کرد و اینکه قرار بوده دو هزار بلیت در آن برنامه بفروشد اما فقط ۱۲۰ بلیت آن برنامه فروخته میشود و سوال خود را با جمله «چرا کردها با تو بد هستند؟» ادامه داد. سیروان در پاسخ گفت:«نمیتوانم بگویم کردها با من بد هستند. من پارسال کنسرتی در سنندج داشتم و چهار سال قبل از آن هم در همان سنندج کنسرتی را برگزار کردم و دو هزار بلیت فروختم. پارسال که من نسبت به چهار سال قبل مطرحتر و موفقتر شده بودم همان کنسرت را دوباره برگزار کردیم. دیدم که در فیسبوک فحاشیها و انتشار متنهایی آغاز شد که تو کرد نیستی و آمدهای که پول کردها را به جیب بزنی. آنها از اینستاگرام من عکسی را درآورده بودند و گفتند که تو در آن عکس نوشتهای شهر من تهران و میگفتند که چرا زادگاهت را ننوشتهای؟ اولا که زادگاه من تهران است. زادگاه مادرم سنندج و پدرم کرمانشاهی است. برای من مهم نیست که زادگاه کجا باشد چون درگیر این تعصبات نیستم. در ادامه هم آنها نوشتند که اگر شهر تو سنندج نیست پس تحریم میکنیم و من هم گفتم که این حرفها شوخی است. نزدیک کنسرت شد و تصمیم گرفتیم با برادرم و همسرش و چند نفر از دوستان به کرمانشاه برویم تا عمه و اعضای خانواده را ببینیم و سپس به سنندج برویم. به سنندج رسیدیم و شب قبل از برنامه به مدیر برنامههایم گفتم که چند بلیت فروختهایم؟ او گفت که چهار سانس برنامه را یک سانس کردهایم و در همان یک سانس هم ۱۲۰ بلیت فروختهایم. من هم گفتم متحد شدهاند که من را تحریم کنند و چه کاری است که این برنامه را اجرا کنیم؟ چند نفر از آن افراد هم اگر به داخل سالن و یا جلوی در سالن بیایند که فضا بر هم میریزد.»
سیروان مغرور است؟
رشیدپور در ادامه از او پرسید: چرا ارشاد اصرار داشت که این برنامه برگزار شود و پس از آن هم ممنوعالفعالیتت کردند؟ که سیروان چنین جوابی را مطرح کرد:«من دوست داشتم برگزار نشود اما رییس دفتر موسیقی اصرار داشت که برگزار شود.»
*چند ماه ممنوعالفعالیت شدی؟
ممنوعالفعالیت نشدم اما ایشان نامههای من را امضا نمیکردند. مجوز کنسرتهای تبریز و شاهرود من آماده بود اما ایشان امضای نهایی را انجام نمیدادند.
*این اتفاق حرف یک عده را تایید میکند که میگویند سیروان مغرور است. یک کنسرت هم ۱۲۰ بلیت فروخته باشد و برود برگزار کند.
من دو سال قبل در بندر انزلی کنسرتی داشتم که نصف سالن خالی بود. همین یک بار اتفاق افتاد و موضوع مهمی نیست.
*یعنی به خاطر غرور و عدم اعتماد به نفس روی صحنه نبود؟
شما هر زمان که کنسرت برگزار میکنید، ریسک است. من کنسرت تهران داشتم که بلیتهای دو سانس در مدت یک ساعت و نیم به فروش رفت. برای روز بعد که کنسرت را تمدید میکردند من میگفتم که نکند این دفعه اینطور نشود. تهیهکننده میگفت که دو ساعته بلیت فروختی ولی من میگویم که هندوانه است و تا باز نکنید متوجه نمیشوید که چه خبر است.
جدال بنیامین و سیروان
*برگردیم به آن سالها که سیروان تازه آمده بود و «بنیامین بهادری» مصاحبهای میکند و میگوید که نگهبان دم در خانه ما هم سیروان را نمیشناسد و چه کسی است که بخواهد با من رقابت کند؟ این مصاحبه برای سال ۸۵ بود؟
برای سال ۸۷ بود که آلبوم دوم من و بنیامین به صورت اتفاقی به فاصله یک روز از همدیگر منتشر شد.
*که منتقدانت گفتند سیروان میخواهد با بنیامین رقابت کند. آن زمان یک جواب بامزه به بنیامین دادی و گفتی که پیکان از همه ماشینها بهتر است چون همه مملکت آن را میشناسند.
جواب خوبی دادم.
*هنوز پس از نه سال به آن جواب اعتقاد داری؟
هرچند وقت یکبار که پیش میآید مصاحبههای قبلی خودم را میخوانم میگویم که چه جواب دندانشکنی بود.
*میانه تو و بنیامین بعد از آن ماجرا دیگر خوب نشد؟
بنیامین را دوبار دیدم. یک بار دو سه سال قبل بود که همه خوانندههای پاپ جمع شده بودیم و آنجا همدیگر را دیدیم.
*برخوردتان چگونه بود؟
خوب بود. هیچ خصومت شخصی که با کسی وجود ندارد.
*کسانی که در این حد به هم تکهپرانی کنند خصومت است!
نه من خصومتی ندارم. همه چیز از طرف من و بنیامین خوب بود.
وایسا دنیا و جدال رسانه ای با رضا صادقی
بحث بعدی رضا رشیدپور به اختلاف سیروان خسروی با «رضا صادقی» مربوط میشد. او رو به دوربین کرد و خطاب به بینندهها گفت:«تنظیم قطعه وایسا دنیا از سیروان خسروی است. رضا صادقی هیچ اسمی از سیروان در آلبوم خود نمیآورد و در مصاحبهها هم از او تشکر نمیکند.» اما سیروان گفت که مشکلی نداریم و پس از توضیحات مجری گفت:«چند ماه بعد آلبوم را گرفتم که شامل دو سی دی بود. یک سی دی تصویری بود و گفتم که دیگر در سی دی تصویری از من تشکر کرده است. به خاطر دارم که از همه حتی عکاس و طراح و آبدارچی شرکت تشکر کرد اما اسم من را نگفت. با خودم گفتم که این بدون دلیل نمیشود و یک نفر اینقدر نمیتواند حواسپرت باشد.»
سیروان که در این بخش گفتگو با لبخندهای مداوم تلاش میکرد ناراحتی خود از تکرار داستان آن اتفاق را پنهان کند در پاسخ به این سوال که به نظر تو دلیلش چه بوده گفت:«باید از خودش بپرسید اما تصور من این بود که بهترین آهنگ آن آلبوم به نام کسی دیگر باشد. شاید آدم در آن سن و سال از این فکرها بکند و شاید اگر من هم بودم این کار را انجام میدادم.» اما رضا رشیدپور جهت بحث را تغییر داد و سوال و جوابهایش را ادامه داد:
*من از یک منظر دیگر به این اتفاق نگاه میکنم. چون روند رشد و فروش تو سریع بوده. در حالیکه مثلا رضا صادقی سالها در بندر خواند و بعد به جایگاهی رسید و شاید گفتند که چرا ما باید به سیروان اعتبار و حال بدهیم.
روند رشد من سریع نبوده است. سال ۸۴ آلبوم من منتشر و اولین کنسرت من زمستان سال ۸۸ برگزار شد. ضمنا حال و اعتبار نیست زیرا همه خوانندههای پاپ حداقل یک بار به من پیشنهاد همکاری دادهاند. کار من اصولا به گونهای بود که من اعتبار میدادم. من میتوانستم یک آهنگ معمولی را با یک تنظیم خوب مثل آدمی که کنم با لباس معمولی خوشتیپ میکردم.
*کدام آهنگ معمولی بوده که تو تنظیم کردی و خوب شده است؟
بدترین آهنگها با ضعیفترین خوانندهها را هم که کار کردهام، در آنها استاندارد تنظیم و تولید آهنگ را رعایت کردهام. شما نمیتوانید بگویید که زدی و رفتی.
*کدام آهنگها را اگر سیروان خسروی تنظیم نمیکرد اتفاق خوب برایش رخ نمیداد؟
همین قطعه وایسا دنیا.
*یعنی اگر وایسا دنیا را رضا صادقی تنظیم میکرد چنین اتفاقی رخ نمیداد.
بله.
*یا عشق من باش؟
آن هم همینطور است. ممکن است اگر مثلا وایسا دنیا را شخص دیگری به شکل دیگری تنظیم میکرد موفقتر میشد ولی تصور من این است که نمیشد.
در کار من کپی معنا ندارد
*برخی از منتقدانت میگویند که تو اعجوبه تنظیم نیستی، اعجوبه کپیکردن هستی و ماشاالله هزارماشاالله خوب کپی میکنی!
جواب من معمولا همین است که میگویم یکی از شرکتهای خودروسازی ایرانی را در نظر بگیرید. اگر بتواند کپی بنز تولید کند کار آسانی است؟ کسی که بتواند بنز یا بی ام دبلیو کپی کند باز هم به سراغ کپی این محصولات میرود؟ وقتی به آن مرحله میرسد دیگر کپی معنا ندارد.
*یعنی تو الان به اینجا رسیدی که یک محصول سیروان خسروی داشته باشی؟ میگویند که خیلی از کارهای تو کپی است.
موزیکهایی که از دوران نوجوانی گوش کردهام در ذهن من هست و ناخودآگاه زمانی که ملودی میسازم به سمت انریکه نمیرود زیرا من هیچ وقت هوادار انریکه نبودم.در این بخش مجددا دماسنج برنامه دید در شب زیر تصویر سیروان نقش بست و او با تلاش مکرر برای ترکردن لبهای خود در ادامه گفت:« متاسفانه یک خبرنگاری از موسیقی جهان فقط کارهای معروف را شنیده است. ده سال قبل انریکه خیلی مطرح بود و میگوید انریکه عالی است. پیش خودش فکر میکند که سیروان خسروی هم فقط انریکه را میشناسد.»
کاور کپی از عمرو دیاب؟
رضا رشیدپور سپس تاکید روی مقوله کار کپی سیروان داشت و اعلام کرد که رسانهها در این زمینه فکت آوردند اما نتوانست نام آن آهنگ را به خاطر بیاورد. در ادامه بحث به سمت شائبه کپیبودن کاور آلبوم جاده رویاها کشیده شد. سیروان هم گفت:« نتوانستند و هیچ کسی نتوانست فکت بیاورد و هیچ وقت نبوده است. همین چیزی که درباره کاور آلبوم میگویید پروندهاش الان در دادگاه است. مدیر مسئول همان مجله زردی که ورقهایش خیلی شیک است الان با قرار وثیقه آزاد است. به خاطر شکایتی که من از آنها کردم و انتشار مطلب کذب و این موضوع در حال بررسی است.»
سوالهای مجری برنامه همچنان ادامه داشت و سیروان در توضیحاتش برای دفاع از عدم کپیبودن کاور را اینگونه ادامه داد:«نه چنین چیزی نبوده است. لباسی که تن من کت و شلوار بود و پاپیون من هم باز بود. معروفترین کسی که دیدید این کار را انجام داد «جیمز باند» است. کت و شلوار را هم نمیتوانیم به شخص خاصی منتسب کنیم. اشتباه نویسنده مطلب این بوده که یک خواننده عرب به نام «عمرو دیاب» است که مورد علاقه ایرانیان است و جزو رفرنسهایی است که ایرانیها گوش میکنند. یکی از صفحات هواداران این خواننده سر بازیگر را جدا کرده و سر عمر دیاب را به جای آن گذاشته است. آن تصویر برای عمردیاب نیست و تصویر و لباس و پسزمینه برای جیمز باند است. لباس من کت و شلوار بوده و اسم آلبوم من «جاده رویاها» بوده و در آن تصویر پشت سر من جادهای است که زیر آب رفته است.کانسپت و معنی آن تصویر مهم است. اسم آلبوم من جاده رویاها بوده و پشت سر من جادهای بود که زیر آب رفته و یک منظوری داشتم. این را شما باید نگاه کنید نه لباسی که تن من است.»
کار مشترک با انریکه چه شد؟
رشیدپور در بخش بعدی گفت:«اگر این را هم تکذیب کنیم، سیروان در یک جاهایی خواسته که این مسیر را تندتر طی کند و پای انریکه را وسط کشیده است. بعد میگویند که اصلا انریکه کو و سیروان چه درباره او میگفت؟» که با این پاسخ سیروان مواجه شد:«به خاطر مجوزی که ارشاد باید میداد و نداده من باید جواب بدهم. آهنگ آماده است و چهار سال شد. در دوره قبلی از حراست با من تماس گرفتند و گفتند که اگر این آهنگ منتشر شود عواقبش با خودت است و من دست نگه داشتم. در دوره جدید من با آقای «مرادخانی» که معاون هنری ارشاد است صحبت کردم و ایشان گفتند که یک آهنگ دیگرش را کار کن و این ترانهاش داستان دارد. اینگونه نیست که من بگویم الو انریکه این ترانه مجوز نگرفت، یک آهنگ دیگرت را میشود به من بدهی؟»
سیروان همزمان با نمایش مجدد دماسنج برنامه چنین مثالی را درباره همکاری خود با انریکه بیان کرد:«در آن لحظه فکر نمیکردم که مجوز بگیرد. شما همین الان اگر از یک کارگردان هالیوودی پیشنهاد داشته باشید اول درگیر آن پیشنهاد میشوید و به مرحله آخر آن فکر نمیکنید. میگویید که بگذار اول این را بازی کنم. من هم این آهنگ را تنظیم کردم و ترانه آن را یک نفر دیگر خوانده است. بازیگری مثال خوبی نبود ولی اگر شما صدابردار یک پروژه هالیوودی بشوید و بازیگر آن فیلم هرکاری کند به شما ارتباطی ندارد. من احساس نمیکردم مشکلی داشته باشد و فکر میکردم یک کار فنی انجام میدهم.
او در دفاع از خود برای صحبت رشیدپور مبنی بر اینکه بهرهبرداری تبلیغاتی از این داستان کرده هم گفت:«آهنگ انجام شده و موجود است. ایمیلی هم که کمپانی مدیر برنامه ایشان فرستاده و گفتند که ما این آهنگ را در دفتر گوش کردیم و لذت بردیم هم وجود دارد و میتوانم نشان دهم. ضمنا شما نمیتوانید صدای خام هر خوانندهای مثلا همین انریکه را بگویید که میخواهم و داشته باشید. به جز یک مورد که خود ایشان صدای خامش را گذاشته و یک قطعه بیکیفیت، صدای خام دیگری از ایشان وجود ندارد. همانطور که صدای خام من وجود ندارد. یک تنظیمکنندهای اگر بخواهد آهنگ من را ریمیکس کند صدای خام من را از کجا میآورد؟ اصلا وجود ندارد. صدای خام من که الان در سطح ایران هستم وجود ندارد. در سطح جهانی که سختتر است. من صدای خام ایشان و صدای گیتار جداگانه ایشان را دارم. معلوم است که انریکه به سراغ من نیامده است. من یک دوستی داشتم و گفت که میتوانم با مدیر برنامههای انریکه برای این کار ارتباط برقرار کنیم. آن صدای باکیفیت گیتار که من دارم نادرتر است زیرا بعضیها میتوانند وکال را با نرمافزارهایی و به صورت بیکیفیت جدا کنند. ولی شما نمیتوانید صدای گیتار را خارج کنید. باید کانکشن وجود داشته باشد و اینگونه نیست که شما به شخص خاصی زنگ بزنید. موضوع برای من جدی نبود ولی جدی شد.»
رشیدپور در ادامه این مثال را مطرح کرد:«برای تو جدی شد. انگار که آقای «لری کینگ» بگوید من با رضا رشیدپور میخواهم برنامه مشترکی داشته باشم. خیلی به نفع من است و نهایتا هم آن برنامه مشترک منتشر نشود و بگویم که ارشاد اجازه نداد.» سوال بعدی مجری هم این بود که چرا آن قطعه را منتشر نمیکند که سیروان خسروی خطاب به او گفت:«شما جرأت دارید بگویید که ارشاد اجازه نداد؟ میتوانید حرف در دهان معاونت هنری بگذارید؟من آهنگ و فایل صدا و گیتار را دارم. منتشر کنم که ممنوع الکار شوم؟ دلیلی برای چنین کاری نمیبینم زیرا من بالاتر از این حرفها به کار خودم نگاه میکنم.»
سیروان در پاسخ به نظر رشیدپور که اعتقاد داشت این حرف او باز هم همان بحث غرور میشود، گفت:«مساله این است که موضوع انریکه آنقدر برای من بزرگ نبود که برای بقیه بود. مشکل این است که همه از دیدگاه خود به مسائل نگاه میکنند. من یک اشتباهی کردم که باید آهنگ را منتشر میکردم و بعد خبر میدادم. این یکی از حسرتهای من است زیرا تا آن زمان قانونی وجود نداشت که شما حق ندارید با یک خواننده خارجی به عنوان تنظیمکننده کار کنید. من هم فکر میکردم مشکلی ندارد و اگر مشکل داشت اعلام نمیکردم.»
خسروی این سوال رشیدپور که چرا خود انریکه کار شما را منتشر نکرد را به این شکل جواب داد:«اینگونه نیست زیرا قراردادهای آنها بسیار تخصصی و ریز است. به من گفتند که تو میتوانی این ویدئو را منتشر کنی ولی نباید مثلا در یوتیوب بازگشت مالی از آن داشته باشی.»
سیروان و تیتراژ تلویزیونی
این موزیسین در بخش دیگر دید در شب از همکاری با تلویزیون و تیتراژخوانی هم این چنین گفت:«من نسبت به دوران کاریام کمترین همکاری را با تلویزیون داشتم و کمترین تیتراژ را خواندم. آهنگ جام جهانی هم سازمانی نبود و یک مقوله خصوصی بود.»
رشیدپور مجددا بحث شائبه کپیبودن کارهای سیروان را پیش کشید و گفت که اگر بحث جیمزباند بگذریم، کاور قطعه «خاطرات تو» کپی بود. سیروان دفاع خود از این مساله را هم مطرح کرد:«این یک تکنیک عکاسی به نام دبل اکسپوژر است. یعنی شما در قسمتهای تیره یک عکس، قسمتهای هایلایت یک عکس دیگر را مونتاژ میکنید. تکنیک خیلی مرسومی است که در آن اصولا از درخت خیلی استفاده میشود. در طرح اولیه این کاور چند چیز را در این قسمت از بدن من ادغام کردیم. اول از آن شهر بود که من گفتم حس خوبی ندارد و بعد «علی قاضیزاده» طرح درخت را ارائه کرد که من پسندیدم.»
سیروان پس از دقایقی که آرامش در چهرهاش وجود داشت، با دلخوری گفت:«من اصولا از گافدادن بدم میآید. من طرح آن درخت و true detective را قبل از انتشار ندیده بودم. اگر آن درخت را دیده بودم، قطعا آن نیمکت را حتی اگر زشت میشد میآوردم یا حتی دریا میآوردم. مگر دیوانه بودم که آن درخت را بیاورم و مگر آن درخت چه تاثیری در آهنگ من دارد؟ همه میدانند که من چقدر روی کارم حساس هستم. گرفتن گاف از کسی که روی کارش زیاد حساس است نسبت به کسی که کلا گاف است خیلی لذتبخشتر است.»
هواداران تین ایجر سیروان
سوال بعدی رضا رشیدپور این بود که منتقدان میگویند خوانندگان شبیه به تو مخاطبان دختر و پسر سیزده یا چهارده ساله و در محدوده تینایج دارند. سیروان گفت:«من در میان خوانندگان مجاز بیشترین مخاطب را در این طیف سنی هم دارم. من در کنسرتهایم همه جور آدم حتی خانم هفتاد ساله هم میبینم ولی این قشری که شما میگویید من سهم زیادی از آنها دارم.»
او برا این سوال که آیا شنیدهشدن آثار یک خواننده توسط سیزدهسالهها عیب یا حسن است هم این پاسخ را داشت:«به نظر من باید خوشحال باشم. زیرا خودم زمانی که چهارده یا پانزده ساله بودم با تمام خوانندههایی که کارهای آنها را شنیدم به صورت اتفاقی آشنا شدم و بعدها فهمیدم که همه آنها موزیسین درجه یک بودند. ممکن بود با موزیسینهای درجه ده مواجه بشوم ولی با موزیسینهای درجه یک آشنا شدم. من الان احساس میکنم خیلی خوششانس هستم که آن نوجوان در پانزده سالگی، موسیقی من را گوش میکند. شاید ده سال دیگر برای آن آدم من کوروش یغمایی باشم. من خوراک خوب به آنها میدهم و هنوز هم آن آرتیستهایی که کارهایشان را در سنین نوجوانی شنیدم از همه خوانندههای دیگر بیشتر دوست دارم. چون خودم برای کارم ارزش قائل هستم فکر میکنم که در حال ارائه خوراک خوبی به آنها هستم.»
سینمایی که در حد من نیست
رشیدپور مجددا به بحث قبلی خود درباره غرور سیروان نقب زد و اعلام که تو در یک مصاحبه گفته بودی که کدام فیلم در حد من است که برایش موسیقی بسازم؟ سیروان هم اعلام کرد:«فیلم باید در حد موسیقی باشد. سینمای ایران متاسفانه به سینمای بینالملل نزدیک نیست. برای این جنس سینما نمیتوانم موسیقی بسازم. نه اینکه نمیتوانم موسیقی بسازم اما باید فیلمی باشد که پس از دیدن آن بگویم فلان ایدهای که سالها در ذهن داشتم به درد همین فیلم میخورد. جنس فیلمها به گونهای است که در من آن حس را ایجاد نمیکند و اگر بخواهم چنین کاری انجام دهم، کوششی میشود نه جوششی.»
مجری برنامه هم در ادامه گفت زمانی که «بابک بیات»، «ناصر چشمآذر»، «لوریس چکناواریان» و حتی استاد «حسین علیزاده» را در این سینما داریم، بهتر است بگویی که این سینما جنس من نیست نه اینکه در حد من نیست. تا نگوییم که مغرور هستی که سیروان این صحبت را تایید کرد.
چرا مهدی مقدم کلیپ پخش می کرد؟
بحث بعدی پیرامون چالش سیروان با اسمها بود و رشیدپور گفت که تو یک دوره گفته بودی چرا «مهدی مقدم» اینقدر کلیپ پخش میکند؟ ولی من به محض انتشار یک کلیپ ممنوعالفعالیت میشوم. خسروی هم با نمایش مجدد دماسنج برنامه گفت:«حدود چهار سال قبل من به مدت یک سال ممنوعالفعالیت بودم. حرف من این بود وقتی از نظر خودم هیچ کاری انجام ندادهام که بخواهم ممنوعالفعالیت بشوم. ما برای ایجاد ممنوعالکاری یک سری قانون داریم و وقتی یک سری از افراد کارهایی انجام میدهند که براید ممنوعالکار بشوند اما نمیشوند عجیب است. من هفت هشت نفر را نام بردم و برای هرکدام دلیل آوردم که چه کاری انجام دادهاند. هنوز هم روی آن حرفها هستم. من آن زمان نامه ارگانهای دولتی را داشتم که گفتند آن اتفاقی که عنوان شده در کنسرت من رخ نداده اما پروسه بررسی طول کشید.»
مورد بعدی در این زمینه بود که رضا رشیدپور گفت خوانندهها آلبوم را خودشان زودتر از موعد در فضای منتشر میکنند تا جوی به راه بیفتد و مردم آلبوم را بخرند و این اتفاق درباره آلبوم جاده رویاها رخ داد. سیروان در این زمینه گفت:«قضیه از این قرار بوده که لینک «آی تیونز» کار یک روز زودتر منتشر میشود. یک نفر آن را میخرد و برای دانلود بقیه قرار میدهد. انتشار یک روز زودتر تفاوت چندانی ندارد.»
سیروان و هواداران چاوشی
مجری دید در شب بحث قرار گرفتن دو قطعه از سیروان در صدر نظرسنجی رادیو هلند و هجوم طرفداران محسن چاوشی را مطرح کرد و اینکه آنها امتیاز او را ۹۶- کردند که سیروان گفت:«ناراحت نشدم و برایم جالب بود که چقدر بعضی ها بیکار هستند. خیلیها کارهایی به طرفداری از بعضیها انجام میدهند که خود آن بعضیها اصلا به این مسائل فکر نمیکنند.»
چالش تصاویر
بخش پایانی برنامه نمایش عکس برای مهمان بود که سیروان درباره عکس «شیخ نمر باقر النمر» گفت:«اسم ایشان را دو سه روز است که میشنوم و نظری ندارم.» درباره استاد «شهرام ناظری» گفت:«ایشان جزو کردهای موفق هستند. یکی از خوبیهای ایشان این است که صدایشان شبیه خوانندههای دیگر نیست. خوانندههای سنتی ۹۰ درصد یک شکل هستند و ایشان جزو خوانندههایی هستند که پس از شنیدن صدایشان مشخص است که جناب آقای ناظری هستند.»
او درباره عکس جاستین بیبر گفت:«او فقط طرفدار سیزده چهارده ساله دارد. ولی صدایش عالی است ولی خواندن را یک فاکتور کوچک میدانم.»
عکس بعدی «الناز شاکردوست» بود که سیروان درباره آن چنین نظری داشت:«با او در رالی ایرانی حضور داشتم و جزو زیباترین بازیگران سینما ایران هستند.»
او درباره عکس کاوه یغمایی گفت:«هرچه در موسیقی دارم از کاوه یغمایی دارم.»
او درباره عکس «محمود دولت آبادی» گفت:«آقای دولتآبادی هستند. هیچ وقت نتوانستم کتابخوان باشم. همیشه به دنبال دانستن هستم و در فضای همیشه در حال خواندن هستم ولی نتوانستم کتابخوان باشم.»
خسروی پس از نمایش عکس «بهروز صفاریان» گفت:«سیاستهایش را درک نمیکنم و سیاستهای کاریاش صد و هشتاد درجه با من تفاوت دارد. به یک سری حاشیهسازیهایی که انجام میداده و میدهد خیلی اعتقاد ندارم. مثلا ده سال قبل خواندم که میگفتند بهروز صفاریان آلبوم «شبح» را در یک استودیوی مخفی با شرایط امنیتی تولید میکند که به بیرون درز نکند. از شش هفت سال قبل به او میگویم که چرا خودت نمیخوانی و از همان زمان میگوید که میخوانم!»
سیروان خسروی درباره عکس انریکه اگلسیاس هم گفت:«خواننده پرطرفدار است.»
سیروان پس از نمایش عکس«فدریگا موگرینی»، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، اسم او را به خاطر نیاورد و فقط تشخیص داد که نماینده اتحادیه اروپا در مذاکرات هستهای بوده است.
او همچنین پس از نمایش عکس «امیر تنلو» گفت:«کاراکتر خاص خودش را دارد. مخاطب او خیلی بیشتر است. محبوبتر نه ولی پرمخاطبتر از من است. من هیچ وقت به دنبال مخاطب عام نبودم و کاری که خودم دوست را اگر انجام بدهم و مخاطب داشته باشد لذت میبرم.»
سیروان درباره عکس محسن چاوشی هم این نظر را داشت:«محسن دوست خوب من است و چند بار همدیگر را دیدهایم. محسن یگانه دوست خیلی خوب من است ولی شاید سالی دو یا نهایتا پنج بار همدیگر را ببینیم. بعضیها را اگر یکی دو بار هم ببینید احساس نزدیکی میکنید.»
***
و اما کامنت های هواداران سیروان پس از پخش دید در شب
اما پس از این برنامه کامنتهای زیادی در صفحه فیسبوک سیروان خسروی منتشر شد که در ادامه نگاهی به برخی از آنها خواهیم داشت.
احمد نظر خود را اینگونه بیان کرد:« سیروان خیلی خیلی باهوشه،واقعا جوابایی که به رشیدپور میداد کیف میکردم اصلا لذت میبردم از جواباش،فوق العادم صادق و روکه،خلاصه ۶ساله عاشقتم هنوزم هستمو خواهم بود»
نگین هم گفت:« سیروان فوق العاده ای تو!!! حال کردم با جوابایی که میدادی مخصوصا قسمت عکسا خیلی خوشم اومد آفرین!!!!!»
سعید مهدیان نوشت:« جالب بود... ولی برای اون ریمیکس یه اینسترومنتال هم اگه منتشر میشد راضی کننده بود»
حسن صالحیان گفت:« سیروان عزیز عالی بود امیدوارم همیشه تمرکزت تو کارت حفظ بشه.»
سینا پورمرادیان این نظر را به اشتراک گذاشت:« عالی بود سیروان جان بدون شک سبک موسیقیت عالیه»
پری بهجت نوشت:« خیلی خوب بود وصادقانه جواب آقای رشید پور را دادید.»