جمعی از خوانندگان سرشناس پاپ پس از اتفاقات و حواشی اخیر که در هفتههای گذشته اتفاق افتاد و باعث حرف و حدیثهای فراوان و اتفاقات خبری مفصلی شد، در نامهای سرگشاده اعلام موضع کرده و خواهان ملاقات حضوری با رئیسجمهور شدند.
نسل موزیک: اتفاقات، حواشی و شایعات هفته گذشته از لیستی آغاز شد که برخی رسانهها با انتشار آن اعلام کردند که ۲۴ خواننده داخلی و مجاز به دلیل پخش موزیکویدئوهایشان از شبکههای ماهوارهای غیرمجاز و برخی سایتهای غیرقانونی خارج از کشور، ممنوعالکار هستند و فعلاً اجازه برگزاری کنسرت و انتشار آلبوم رسمی در داخل کشور را ندارند.
انتشار این لیست و حواشی بعدی با واکنشهای مختلف از سوی مقامات فرهنگی کشور توأم شد. در ابتدا، سرپرست دفتر موسیقی وزارت ارشاد در گفتگویی ضمن تکذیب لیست ممنوعالکاری برخی چهرههای موسیقی، از تلاش برای رفع مشکلات و محدودیتها خبر داد. پس از این گفتوگو، سخنگوی وزارت ارشاد ماجرای لیست ۲۴ نفره را به کل تکذیب کرد ولی همکاری با رسانههای به زعم او «معاند» را خلاف مقررات و قوانین کشور دانست و از برخورد با هنرمندان متخلف در صورت تأیید همکاری با این رسانهها و سایتها خبر داد.
به دنبال این اتفاق، علی مرادخانی تمام این حرف و حدیثها و لیست ممنوعالکارها را تکذیب کرد تا تناقضها در این مورد بیشتر و بیشتر شود و رسانهها در گزارشهای مختلف از این رویه مسئولین فرهنگی انتقاد کنند. برخی خوانندهها و چهرههایی هم که در این لیست نامی از آنها ذکر شده بود، در گفتوگوهای مختلف موضوع ممنوعالکاریشان را تکذیب کردند تا اخبار هنری در روزهای گذشته، حول این موضوع متمرکز شود.
حال پس از ماجراهای کشدار و پُر سر و صدایی که در این چند وقت در رسانهها شاهد بودیم، شب گذشته جمع پرشماری از خواندگان پاپ در جلسهای خصوصی، موضع رسمی خود را در قبال این اتفاقات اعلام کردند.
این نامه سرگشاده که به امضای جمعی از ستارههای موسیقی در کشور رسیده و امروز این چهرهها به صورت همزمان در صفحات شخصیشان و صفحه تلگرام خوانندههای پاپ منتشرش کردهاند، را اینجا بخوانید:
"به نام خدا"
ریاست محترم جمهور ، وزارت محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی و مسئولین محترم ذیربط
ضمن عرض سلام ، احتراماً بدینوسیله به عرض میرساند که نوشتههای زیر حرفهای دل خوانندگان پاپ در مورد وضعیت حال حاضر موسیقی پاپ کشور ، تبعیضها ، کمبودها و مشکلات آن میباشد.
*** تبعیضها:
در هنر هیچ سبک و شاخهای بر دیگری برتری ندارد. اما متاسفانه در موسیقی کشور ما از برابری خبری نیست. موسیقی پاپ همیشه از نظر مسئولین ، بی هویت و کم ارزش و موسیقی سنتی ارزشی و فاخر به شمار می آید. در حالی که ارزش یک اثر هنری را صرفاً کیفیت وجودی آن اثر تعیین میکند نه اینکه در چه سبکی قرار گرفته. همانطور که میتوان یک قطعهی کلاسیک یا سنتی سخیف و مبتذل ساخت ، میتوان اثری بسیار ارزشمند در سبک پاپ ، راک و غیر ارائه کرد. در این موضوع که موسیقی نواحی ، فولک یا کلاسیک و بخشی از موسیقی سنتی که خطر فراموشی آن را تهدید میکند باید مورد حمایت دولت قرار گیرد شکی نیست ، اما آیا آن نوع موسیقی که تنها تفاوتش با موسیقی پاپ استفاده از چند ساز ایرانی در کنار سازهای غیر ایرانی و یا اضافه کردن چهچه به تحریر هاست هم باید مورد حمایت ویژه قرار گیرد؟ و آیا اصلا خوانندگان موسیقی سنتی که بسیاری از آنها از مخاطبان زیادی برخوردارند و پاپیولار محسوب میشوند ، نیاز به حمایت ویژه دارند؟ چرا مرزبندی ژانرهای مختلف موسیقی و تصمیم گیری برای حمایت یا عدم حمایت و تخصیص امکانات یا محروم کردن از بدیهیترین حقوق و امکانات از سوی دولت باید تا این حد سطحی نگرانه باشد؟
موارد زیر نمونههایی از امکاناتی است که فقط به موسیقی سنتی و تلفیقی تعلق دارد و موسیقی پاپ از آن محروم است؛
۱- اجرا در سالن همایشهای برج میلاد ، فضای باز برج میلاد ، تالار وحدت ، باغ عفیف شیراز ، عمارت مسعودیه تهران ، سالن خلیج فارس کیش و … که همگی جزو بیتالمال به حساب میآیند.
۲- اجازهٔ تبلیغات محیطی (بیلبورد ، بنر ، …) برای تبلیغ کنسرت و آلبوم.
۳- برگزاری مراسم رونمایی از آلبومهای جدید و یا کنفرانسهای خبری در اماکن تاریخی و اماکن با فضای باز مانند کاخ نیاوران و یا حافظیه شیراز.
۴- صدور مجوز برای برگزاری کنسرت در حالتی بسیار سهلتر و سریعتر نسبت به موسیقی پاپ در شهرستانها. آیا حمایت از موسیقی سنتی و تلفیقی باید به معنی سلب امکانات اولیه و بدیهی از موسیقی پاپ باشد؟ آیا منطقیست که با هدف حمایت از کشتی ، پخش تلویزیونی فوتبال را ممنوع و استادیوم فوتبال را از فوتبالیستها گرفته و آنها را روانهٔ زمین خاکی کنیم؟ آیا با این روش میتوان از محبوبیت فوتبال کاست و به محبوبیت و اقبال عمومی از کشتی افزود؟
*** کمبودها و مشکلات :
عدم وجود یک رسانه (تصویری و شنیداری) برای موسیقی مجاز کشور٬ باعث ترویج هرچه بیشتر موسیقی غیرمجاز در کشور و رقابت نا برابر بین موسیقی قانونی و غیرقانونی شده است. موسیقی غیر مجاز بدون هیچ فیلتر و محدودیتی و با قویترین ابزار رسانهای در بین تک تک افراد جامعه نفوذ میکند ، حال آنکه موسیقی مجاز پس از گذر از انواع فیلترها و ممیزیها و پس از صرف زمان زیاد به مرحلهٔ انتشار میرسد. مرحلهای که فاقد هرگونه رسانه برای شنیده شدن و تبلیغات است.
تصور کنید جوانی علاقمند به موسیقی را که پس از سالها تلاش میخواهد که برای کار در حرفه مورد علاقهاش و احتمالا تولید یک آلبوم موسیقی تصمیم بگیرد. دو راه پیش روی اوست؛
۱- راه مجاز که نتیجهاش صرف زمان طولانی برای اخذ مجوز و صرف هزینههای سنگین برای تولید آلبوم و پیدا کردن شرکتی که حاضر به پخش آلبوم باشد است.
۲- راه غیر مجاز ؛ تولید آهنگ بدون در نظر گرفتن ممیزی و پخش اثر خود در تمامی کانالهای ماهوارهای و سایت ها. در حالت منطقی با انتخاب راه اول کمترین شانس برای شنیده شدن آثار وجود دارد و در مقابل با انتخاب راه دوم میتواند کار خود را به گوش همه برساند. سوالی که پیش میاید این است که آیا هدف وزارت ارشاد اسلامی هدایت جوانان به سمت موسیقی قانونی است یا هدایت آنها به سمت ماهوارهها و موسیقی غیر قانونی؟ حال نه تنها هیچ رسانهای برای ارائه آثار مجاز وجود ندارد ، بلکه اخیرا پخش آثار مجوز دار از برخی رسانههای غیر مجاز (سایت رادیو جوان و برخی کانالهای ماهوارهای) باعث ممنوع الکاری و ایجاد دردسرهای فراوان برای اهالی موسیقی مجاز نیز شده است. نکتهٔ حائز اهمیت در این مساله، مجوز دار بودن و قانونی بودن آثار مذکور است. حال اگر رسانهای بیگانه یک اثر قانونی را سرخود پخش کند ، آیا تقصیر بر گردن کسی است که کار قانونی را انجام داده؟ آیا اگر سخنان رئیس جمهور محترم کشور ، یک فیلم سینمایی مجوز دار و یا یک بازی فوتبال داخلی از کانالهای بیگانه پخش شود ، این افراد مقصر شناخته میشوند؟ با اندکی تاملمیتوان به این نتیجه رسید که وظیفهٔ خوانندگان ، اخذ مجوزهای لازم از وزارت فرهنگ و ارشاد است و همچنین پخش آثارشان به صورت مجاز. در این میان اگر رسانهای با هدف شیطنت و یا هر هدف دیگری اقدام به پخش این آثار قانونی کند، نباید کوچکترین مسئولیتی بر گردن خوانندگان مجاز باشد. به راستی چگونه میتوان بدون هیچ مدرک ، تفهیم اتهام و دادگاهی صدها نفر را از کار بیکار کرد؟ خوانندگان و به تبع آنها تهیه کنندگان، نوازندگان، صدابرداران، نورپردازان، بلیت فروشها، عوامل اجرایی و صدها نفر دیگر که به واسطهٔ این شغل کسب درآمد و امرار معاش میکنند٬ به راحتی از حقوق خود محروم میشوند. آن هم در حالى که موسیقى پاپ، بدون استفاده از هرگونه اعتبارات دولتى، بالاترین نرخ کارآفرینى را در بین تمامى شاخه هاى هنر دارد. فرضیه همکارى خوانندگان با رسانههاى بیگانه باید از طرف طرحکنندگان این فرضیه ثابت شود، نه از طرف خوانندگان. زیرا طبق اصل سى و هفتم قانون اساسى: اصل، برائت است و هیچکس از نظر قانون مجرم شناخته نمیشود، مگر اینکه جرم او در دادگاه صالح ثابت گردد. همچنین به اشتراک گذاشتن لینک دانلود آهنگها از سایت رادیوجوان در گذشته، و قبل از آگاهى از ممنوعیت پخش آهنگها از این سایت، هیچ مسئولیتى را براى خوانندگان به وجود نمى آورد و نمیتوان آنها را مجرم قلمداد کرد٬ زیرا طبق اصل یکصد و شصت و نهم قانون اساسى: هیچ فعلى یا ترک فعلى به استناد قانونى که بعد از آن وضع شده است جرم محسوب نمى شود. به نظر میرسد که وقت آن رسیده که رسانههای داخلی و مجاز قوی به حمایت از آثار مجاز داخلی بپردازند.
*** کمبود سالن:
در مبحث مربوط به سالنهای برگزاری باید توضیح داد که نه تنها بسیاری از سالنهای کشور در اختیار خوانندگان پاپ قرار نمیگیرد ، بلکه اجازهٔ برگزاری کنسرت در سالنهای با ظرفیت بالای تماشاگر نیز صادر نمیشود. به طور مثال چرا خوانندهای که پر مخاطب است به جای یک یا دو شب اجرا در سالنهای با ظرفیت بالای ۵۰۰۰ نفر در سال ، باید شبهای متعدد در سال و در سالنهای کوچک اجرا داشته باشد؟ نتیجهٔ این اجراهای متعدد در سالنهای یکسان و با ظرفیت کم، چیزی جز قیمت بالاى بلیت ، تکراری شدن ، پایین آمدن کیفیت اجرا و دلزدگی مخاطبین و خود گروه از اجراهای تکراری نیست. گذشته از موارد فوق، تهدید سلامتى خوانندگان ، از دیگر تبعات اجرا در سالنهاى با ظرفیت کم مى باشد. زیرا حنجره نیز یکى از عضلات بدن مى باشد و همانطور که یک فوتبالیست نباید در یک روز در بیش از یک مسابقه فوتبال شرکت کند، بدیهى است که یک خواننده نیز نباید بیش از حد استاندارد از حنجره خود استفاده کند.
لازم به ذکر است که خوانندگان مجاز پاپ در طی این سالها نشان دادهاند که همواره قشری مظلوم، سر به زیر، به دور از حاشیه و مطیع قوانین کشور عزیزمان بودهاند و هستند و این برای اولین بار است که پس از تمامی این سالها سکوت خود را شکستهاند و حرفهای دلشان را به مردم و مسئولین میزنند. هدف از تمام حرفهای گفته شده، تأکید بر تلاش در جهت رشد و اعتلاى موسیقى پاپ بر اساس ارزشهاى فرهنگى جمهورى اسلامى ایران و ایجاد شرایط بهتر برای کار و در نهایت رضایتمندی مردم عزیز کشورمان است که همواره اصلیترین دلیل و انگیزه کار بوده اند. امیدواریم که با درایت مسئولین محترم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که نهاد متولی پیگیری حقوق هنرمندان میباشد چرخهٔ موسیقی پاپ به صنعتی در خور شان مردم عزیز جمهورى اسلامى ایران تبدیل شود. در انتها ضمن سپس از تلاشهای معاونت هنری وزارت ارشاد و دفتر موسیقی در خصوص رفع مشکلات پیش آمده از ریاست محترم جمهور به عنوان حامى همیشگى هنرمندان، خواهشمندیم ترتیبى اتخاذ نمایند که اهالى موسیقى پاپ، در نشستى دوستانه، درخواستها و مشکلات خود را با ایشان در میان بگذارند.
با تجدید احترام
حامى، زانیار خسروى، سیروان خسروى، گروه سون، شهرام شکوهى، رضا صادقى، بهنام صفوى، حمید عسگری، فرزاد فرزین، مازیار فلاحى، على لهراسبى، مهدى مدرس، رضا یزدانى، محسن یگانه