هفته گذشته قطعه «پوچ بود» با صدای «مهرزاد امیرخانی» و «آرمان امامی» منتشر شد. این اثر در حالی به گوش مخاطبان موسیقی رسید که اولین سالگرد درگذشت زندهیاد «مرتضی پاشایی» نزدیک بود؛ همین مسأله باعث شد تا قطعه یار قدیمی این خواننده فقید خبرساز شود.
نسل موزیک: مهرزاد امیرخانی که این روزها در کنار ترانهسرایی، خوانندگی را هم به شکل جدی دنبال میکند، در این گفتگو از این قطعه و بازخوردهای آن سخن گفت. همچنین بخش دیگر گپوگفت ما با امیرخانی درباره انتشار آلبوم «گل بیتا» با صدای مرحوم پاشایی بود و گلایههایی که نسبت به این موضوع داشت.
* از قطعه «پوچ بود» برای ما بگویید که دقیقاً دو سه روز قبل از سالگرد درگذشت «مرتضی پاشایی» منتشر شد.
ما دوست داشتیم که این قطعه زودتر منتشر شود اما تقارن آن با سالگرد مرتضی اتفاقی بود. با «آرمان امامی» همخوانی کردم و آهنگسازی کار را هم او انجام داده بود. مخاطبان هم واکنش خوبی نسبت به این کار داشتند اما باید اجازه بدهیم تا مدت زمان بیشتری از انتشار اثر سپری شود تا بتوان بهتر قضاوت کرد.
* ادامه روند فعالیتهایتان در عرصه خوانندگی چگونه خواهد بود و آلبوم شخصی شما چه زمانی منتشر میشود؟
خرداد ۹۵ را به عنوان زمان انتشار آلبوم شخصی خودم در نظر دارم و تا پیش از آن زمان، هشت یا ده تکقطعه منتشر خواهم کرد. شعر و ملودی کارها تقریباً انتخاب شده و شاید چند قطعه را حذف یا اضافه کنیم. ساختار کلی آلبوم مشخص شده و فقط تنظیمها و میکس و مسترینگ باقی مانده است.
* میتوانید نام عوامل تولید آلبوم را بگویید؟
گروه «پازل بند» و «معین راهبر» در بخش تنظیم حضور دارند و البته بخش عمده تنظیمها توسط «فرشاد یزدی» انجام شده است. بخش عمده ملودیها توسط آرمان امامی ساخته شده و چند ملودی هم از «حسین غفاری» دارم. ترانههای تمام قطعات را هم خودم سرودهام.
* در تکقطعات آینده هم با آرمان امامی همخوانی خواهید داشت؟
هنوز تصمیم قطعی در این زمینه نگرفتهایم ولی خودمان دوست داریم چنین اتفاقی رخ دهد. زمانی که میخواهید کاری را دونفره انجام دهید، اگر به بهترین شکل نباشد، باعث ایجاد انتقاد و حاشیه میشود. تلاش میکنیم که این حضور دونفره باعث خلق اتفاقات جدید شود.
* چندی پیش آلبوم «گل بیتا» با صدای مرتضی پاشایی مجدداً و به صورت رسمی در بازار توزیع شد. درباره این اتفاق چه نظری دارید؟
اگر به خاطر داشته باشید، در مصاحبههای قبلی همیشه میگفتم که در یک شرکت با مرتضی آشنا شدم. آن شرکت همین ناشر آلبوم «گل بیتا» بود. آن زمان مرتضی راه خودش را پیدا نکرده بود و شرایط هم برای تولید آثار موسیقی در آن شرکت، ایدهآل نبود. آنجا یک جایی است که در آن همهچیز هست، به جز مسائل فرهنگی. خدا را شکر این حرف را زمانی بیان میکنم که خودشان بیفرهنگی خودشان را نشان دادند. روی همه کسانی که از مرتضی سوءاستفاده کرده بودند را سفید کردند و چقدر بد است که هیچ قانونی نمیتواند از چنین اتفاقاتی جلوگیری کند.
در همه جای دنیا هنرمندان فوت میکنند ولی این همه اتفاقات عجیب رخ نمیدهد. بدترین اتفاق پس از درگذشت مرتضی، انتشار آلبوم «گل بیتا» بود؛ زیرا به جایی ضربه زد که همیشه مرتضی از آن وحشت داشت. او به دنبال مذاکره با این شرکت بود تا از آنها رضایت بگیرد و آلبوم «گل بیتا» را رسمی منتشر نکنند. واقعاً مرتضی از این مسأله میترسید و خیلی وقتها تند تند راه میرفت و با خودش فکر میکرد که نکند یک روز این آلبوم را منتشر کنند. اما متأسفانه در بدترین زمان و به بدترین شکل ممکن آلبوم را به بازار عرضه کردند. اول که میخواستند اسم آلبوم را «پرنده» بگذارند ولی ارشاد جلوی آنها را گرفت و کار با همان اسم «گل بیتا» منتشر شد و یک عدد ۹۴ جلوی آن نوشتند. در حالیکه این آلبوم برای سال ۸۵ یا ۸۶ است. این شرکت هم چنین کاری انجام داد، مثل کارهایی که بقیه میکنند. خانوادهاش گفته بودند که به اندازه دو آلبوم داریم. الان میگویند ما از این اثر خبر نداشتیم ولی این یکی از همان دو آلبوم بود. احتمالاً یک آلبوم دیگر هم داشته باشند که بخواهند منتشر کنند.
* نحوه ورود شما و مرتضی به این شرکت چگونه بود؟
هنوز هم در بخش نیازمندیهای روزنامه «همشهری» آگهی با مضمون جستجوی صدا و تولید آلبوم و اسپانسرینگ دیده میشود. من و مرتضی قرارداد خوانندگی در آن شرکت داشتیم ولی پس از مدتی متوجه شدیم که در آنجا قرار نیست اتفاق خاصی رخ دهد و فقط وقت تلف میکردیم. ما از آن شرکت خارج شدیم و با بچههای موسیقی هم بیشتر آشنا شده بودیم و ترجیح دادیم به شکل دیگری کارهای خودمان را دنبال کنیم.
* قضیه آن کاغذی که شرکت میگوید از مرتضی دارد چیست؟
زمانی که از روی آگهی وارد این شرکت میشدید، آنها میگفتند که ما پنجاه درصد هزینه آلبوم را متقبل میشویم و پنجاه درصد بقیه را هم خودتان هزینه میکنید. ما فکر میکردیم قرار است چه اتفاقات خاصی رخ دهد ولی در حقیقت به اندازه یکدهم آن پنجاه درصدی که پرداخت کردیم هم برای ما کار نکردند. گفتند که شما در تست پذیرفته شدهاید و قرارداد امضا کنید تا برای شما آلبوم جمع کنیم. چنین آلبومی را جمع کردند و مرتضی هم به آنها واگذار کرد. پیش از صدور مجوز، مرتضی به آنها گفت که این کار ضعیف است و بیایید یک مجموعه دیگر تولید کنیم. در ادامه، میان آنها اختلاف پیش آمد و مرتضی از آن مجموعه خارج شد.
* شما هم آلبومی دارید که در اختیار آن شرکت باشد؟
وکالهای زیادی از من دارند.
* یعنی امکان دارد روزی آلبومی با صدای شما منتشر کنند؟
بعید میدانم بتوانند چنین کاری انجام دهند. زیرا آنهایی که همهجا پشت سر مرتضی مُحِق بودند، اگر اینجا هم میایستادند و از حقوقاش دفاع میکردند، چنین اتفاقی رخ نمیداد.
* شنیدهام که آن زمان و در کنار شما چند موزیسین دیگر هم که اکنون فعال هستند، به این شکل وارد شرکت مذکور شده بودند. آنها هم همگی با اختلاف از شرکت جدا شدند؟
اغلب آن افراد پس از مدت کوتاهی متوجه اصل ماجرا شدند و آیا تا کنون با لیبل آن شرکت، آلبوم جنجالی منتشر شده است؟ بچههایی که اکنون به نتیجه رسیدهاند، خودشان را جدا کردند و به شکل شخصی فعالیتهای موسیقی را ادامه دادند. البته از «محسن چاوشی» و «محسن یگانه» هم شنیدهام که دوره کوتاهی در آن شرکت حضور داشتهاند. ما شانس آوردیم و در آن زمان متوجه شدیم که بدترین شکل موسیقی به چه صورت است و آمدیم برعکس آن کارها را انجام دادیم. دقیقاً حکایت داستان «لقمان» است که گفتند ادب از که آموختی و همه بچههایی که برعکس آن روند را انجام دادند، اکنون در موسیقی به جایی رسیدهاند.
* و کلام آخر؟
امیدوارم آلبوم دیگری از مرتضی در کار نباشد. هر کدام از این اتفاقات یک ضربه بزرگ است که به اسم مرتضی وارد میکنند و امیدوارم که بعضی از شرکتها به آن لقب فرهنگی که کنار اسم خودشان دارند توجه کنند.