نسل موزیک

گفتگو با فرید احمدی در آستانه انتشار آلبوم «۹۴» بنیامین!

 

علاوه بر حضور ثابت ده ساله اش در کنار یکی از برترین و محبوب ترین خوانندگان پاپ ایرانی, با بسیاری از چهره های دیگر نیز همکاری کرده است!

یکی از اضلاع اصلی مثلث تولید قطعات پرطرفداری مثل «دنیا دیگه مثل تو نداره» است و بنیامین از فرید احمدی با لفظ استاد و کسی که همه ابعاد موسیقی را از او یاد گرفته نام می‌برد. کلا هم اهل مصاحبه نیست و حضورش در رسانه‌ها به موارد خاص محدود می‌شود. فاصله کوتاه باقی‌مانده تا انتشار آلبوم «94» یکی از همان موارد بود که باعث شد تا گفتگویی با «فرید احمدی» داشته باشیم.

نسل موزیک: این ترانه‌سرا در گفتگویی درباره جزئیات ترانه‌های مجموعه جدید بنیامین بهادری صحبت کرد. فرید احمدی علاوه بر تشریح سایر فعالیت‌های خود، خبر جالبی هم درباره همکاری با تلویزیون جمهوری آذربایجان داشت. این گفتگو را تا پایان بخوانید:

    *از آخرین وضعیت آلبوم جدید «بنیامین بهادری» چه خبر؟
مجوز نهایی صادر شده و تقریبا کار تمام است و منتظر هستیم که مراحل تکثیر و پخش انجام شود.

    *می توانید کمی بیشتر در مورد جزئیات این آلبوم برای ما بگویید؟
آلبوم بنیامین ۹۴ شامل نه قطعه است. آهنگسازی تمامی قطعات از بنیامین  است و تنظیم‌ها هم توسط «محمد موجرلو» انجام شده است. فضای شعرها بسیار متنوع است و قطعات این مجموعه از لحاظ فرم ترانه، ملودی و تنظیم شبیه یکدیگر نیستند. هر کدام حال و هوای مخصوص به خود را دارند.

    *یکی از ویژگی‌های ترانه‌های آلبو‌های گذشته بنیامین این است که اغلب آنها به شکل داستانی بودند و انگار یک قصه را روایت می‌کردند. چنین ویژگی در آلبوم جدید هم وجود دارد؟
یک بخش از آن فرم قصه در آلبوم «88» وجود داشت. معمولا تلاش من این است ساختار ترانه به گونه‌ای باشد که اگر کسی بعدا شنید نگوید که ای کاش ترانه را به شکل دیگری بیان می‌کرد یا ای کاش یک بیت اضافه می‌شد. سعی می‌کنم لوکیشن و اتمسفری که در ترانه وجود دارد از ابتدا تا انتها حفظ شود و یکدست باشد. به همین دلیل اکثرا می‌گویند که ترانه‌ها سناریو دارند و کلا سعی می‌کنم پراکنده گویی نکنم. گاهی اوقات ترانه‌هایی را می‌شنوید که به راحتی می‌توانید ابیات را جا به جا یا چند بیت به آن اضافه یا حذف کرد. یعنی در برخی ترانه‌ها طرح ریزی نمی‌شود که کدام بیت کجا خوانده شود و چه روندی را طی کند تا به انتها برسد. من تمام تلاش خودم را کرده‌ام که این مسائل را در ترانه‌های آلبوم ۹۴ هم رعایت کنم. یعنی آن حال و هوای ترانه‌ها بر هم نخورد و نه چیزی اضافه و نه چیزی کم باشد.

    *البته این انتقاد هم به ترانه‌هایی که بنیامین می‌خواند وجود دارد که گاهی اوقات از کلمات و عبارات غیر عادی و بعضا عجیب استفاده می‌کند. در این آلبوم هم با چنین وضعیتی مواجه خواهیم شد؟
الان لغت‌های ما در فضای ترانه نویسی خیلی تکراری شده‌اند. آلبوم‌هایی که می‌شنویم اغلب یک دایره لغات محدود دارند. اما تلاش من این است که دایره لغات گسترده داشته باشم و بنیامین هم این ریسک را می‌پذیرد. معمولا هم مخاطب با این روند ارتباط برقرار کرده و در مواردی هم ممکن است که دوست نداشته باشند. به هرحال بدون ریسک و حرکت جدید و بدون استفاده از واژه‌های جدید به تنوع در ترانه نمی‌رسیم. البته من حتما با بچه‌ها مشورت می‌کنم و نظر آنها را می‌پرسم. خصوصا در حلقه دوستانی که هستیم مشورت می‌کنم و به آن چیزی که با بیشترین نظر مثبت همراه می‌شود شک نمی‌کنم.

    *فکر می‌کنم اصلی‌ترین فردی که با او مشورت می‌کنید خود بنیامین باشد که دستی هم در دنیای ترانه دارد ولی رو نمی‌کند.
بله همین طور است و من سلیقه بنیامین در ترانه را خیلی می‌پسندم.

    *کماکان قرار نیست از ترانه‌های خودش را بخواند؟
اگر زمانی این کار را انجام دهد هیچ مشکلی وجود ندارد و من هم استقبال می‌کنم زیرا بنیامین واقعا ترانه نویس خوبی است.

    *برگردیم به آلبوم ۹۴ و اینکه آیا باز هم فضای غالب همان عاشقانه‌های همیشگی تیم هنری شما است؟
آن حس و حال عاشقانه بخش اصلی تفکر و احساس ما است. چون می‌خواهیم واقعی کار کنیم همان چیزی که در قلب و نهاد خودمان می‌گذرد را پیاده و اجرا می‌کنیم. به چیزی که اعتقاد و علاقه نداشته باشیم سعی می‌کنیم اصلا اهمیت ندهیم و روی آن کار نکنیم. حتی ممکن است آن بخشی که مورد علاقه ما نیست یک طیف مخاطب را هم جذب کند ولی ما به سراغش نمی‌رویم.

    *چه پیش‌بینی درباره واکنش‌ها نسبت به این آلبوم دارید؟
هر آلبوم را باید در بازه زمانی و فضا و مکان خودش سنجید. همیشه ما را با کارهای قبلی می‌سنجند. مطمئنا در هر کاری که ما بخواهیم انجام دهیم، سلیقه مخاطب نسبت به کار قبلی برتر می‌شود. یعنی هرچه جلوتر می‌رویم مخاطبان ما مشکل پسندتر می‌شوند و ما به این شرایط احترام می‌گذاریم. فکر می‌کنم که این آلبوم نظرات و انتظارات را برآورده خواهد کرد. مخاطب دوست دارد که به او احترام گذاشته شود. احترام گذاشتن به مخاطب به این معنا است که شما روی کار خود نهایت سعی و تلاش را کرده باشید و نهایت تکنیک را به کار بگیرید. ما نهایت تلاش را کرده‌ایم و پیش بینی خودم این است که اتفاقات خوبی رخ خواهد داد.

    *البته یکی از دلایل مقایسه شما با گذشته این است که یک کار هیت به نام «دنیا دیگه مثل تو نداره» را در کارنامه دارید.
تا اثری وارد خانه‌ها و ماشین‌های مردم نشود و آنها تصمیم نگیرند هیچ قضاوتی نمی‌توان کرد. مثلا در آلبوم ۸۸ قطعه «تنها شدم وای» خیلی شنیده شد و هیچکسی نمی‌توانست در مورد آن اثر پیش بینی داشته باشد. تا زمانی که قطعات وارد لابراتوار ذهن و عاطفه مردم نشود اصلا نمی‌توان پیش بینی کرد. سعی کردیم در آلبوم ۹۴ حداقل چهار یا پنج قطعه داشته باشیم که دل مردم را به دست بیاوریم و اطمینان داریم که برای این قطعات اتفاقات خوب رخ خواهد داد.

    *پس از انتشار آلبوم ۹۳، «نیما وارسته» از دنیا رفت و مثلث گروه شما ناقص شد. از تنظیم‌های آلبوم ۹۴ برای ما بگویید و اینکه کار کردن با یک شخص جدید سخت نبود؟
«محمد موجرلو» آدم جدیدی نبود و با «نیما وارسته» رابطه نزدیکی داشت. نیما فضای موسیقی محمد را کاملا می‌پسندید و او به تازگی وارد گروه ما نشده است. فضای حسی، کاری و تکنیکی نیما و محمد با همدیگر هماهنگ بود. حتی آن زمان که نیما حضور داشت با همدیگر کارها را پیش می‌بردند. محمد موجرلو با تمام توان وارد شد و چند قطعه هم تنظیم کرد که کارهای موفقی بود و روی آلبوم یک انرژی مضاعف گذاشته و کاری با دقت بالا و حس خوب را انجام می‌دهد.

    *با توجه به اینکه می‌گویید محمد موجرلو از جهات مختلف به نیما شباهت دارد چرا به سراغ یک تنظیم کننده دیگر نرفتید که تفکر جدیدی وارد تولیدات شما شود؟
آن زمان که با حال و هوای نیما کار می‌کردیم می‌توانم بگویم که حس و حال همدیگر را پیدا کرده بودیم. یادم هست یک بار به نیما وارسته و بنیامین گفتم که سبک ما، «استریت» است. ملودی بنیامین و شعر من و تنظیم نیما یا محمد، همدیگر را پیدا می‌کنند. ممکن است تنظیم‌کننده‌ها با خواننده‌های دیگر به خوبی بدرخشند ولی ما می‌خواهیم که هم‌پوشانی رخ دهد و ضمن ادراک خوب بتوانیم فضای کار همدیگر را لمس کنیم. خوشبختانه این اتفاقات با محمد رخ داده بود و دیگر لزومی نداشت که با چهره جدیدی همکاری کنیم. اینگونه نیست که سایر تنظیم‌کننده‌ها ضعیف باشند ولی ما به دنبال پیدا کردن همدیگر در این داد و دهش بودیم و چنین اتفاقی هم رخ داد.

    *کمی واضح تر در مورد این اصطلاح سبک «استریت» توضیح می‌دهید؟
آن زمان که نیما بود این اسم را مطرح کردم و مورد پسند واقع شد. منظور از استریت، خیابان و حال و هوای خیابان است. اگر به کلمات کارهای ما نگاه کنید دقیقا آثاری است که در خیابان خوانده‌ می‌شود و به روزمرگی‌ها و دلتنگی‌ها و عاشقانه‌های مردم نزدیک است. به عبارت دیگر می توان گفت که سبک و فضای ما صمیمیت دارد. یعنی قطعات از مردم دور نیست و حال و هوای کارها را می‌توانند در زندگی خود لمس کنند. به عبارت دیگر مردم می‌توانند در کنار ما با این قطعات خاطره‌سازی کنند.

    *معمولا آلبوم‌های بنیامین با فواصل ۳ سال یا بیشتر منتشر می‌شد اما چرا این بار این فاصله کمتر از یک سال و نیم است؟
معمولا بین آلبوم‌های ما فاصله‌های زیادی ایجاد می‌شد و فکر می‌کنم برای اولین بار است که با یک سال فاصله اثر جدید را ارائه می‌کنیم و این مساله به دلیل اتفاقاتی است که در گروه رخ داد. اولا که دست بنیامین از لحاظ تصمیم‌گیری‌ها باز شد و گروه ما دیگر «بنیامین موزیک» است و فقط خودمان تصمیم می‌گیریم. حضور «سلیم احمدی» به کار ما سرعت داد. هم تعداد کنسرت‌ها بیشتر شد و هم روند تولید آلبوم سرعت گرفت. تلاش و مدیریت سلیم بسیار موثر بود و بنیامین هم با این شرایط برای کارکردن فکر آزادتری داشت. باری که روی دوش خودش بود تقسیم شد و کارها سرعت گرفت. کار با یک گروه جوان هم توام با انرژی مثبت و لذت بخش بود.

    *اما برخی طرفداران بنیامین نگران هستند که همین فاصله کم به کیفیت آلبوم لطمه زده باشد. یعنی شبیه اتفاقی که برای اغلب خواننده‌های پاپ رخ می‌دهد و هر سال آلبوم می‌دهند اما آن کیفیت لازم را ندارد.
کسانی که نگران ما هستند را دوست داریم و به آنها احترام می‌گذاریم. اما همین یک سال و چند ماه را اگر در نظر بگیرید متوجه خواهید شد که فاصله دو آلبوم ما نسبت به خواننده‌های دیگر هم بیشتر است. یعنی اگر ما قبلا در فواصل زیاد آلبوم منتشر می‌کردیم به بخش هنری ارتباط نداشت و به کیفیت مربوط نبود. مسائل دیگری وجود داشت که وقت و انرژی بچه‌ها را می‌گرفت. در یک سال اخیر راه ما برای تولید آثار با خیال آسوده باز شده و اصطلاحا لوکوموتیو ما در ریل قرار گرفته است. اگر مخاطبان، آلبوم ۹۴ را بشنوند متوجه خواهند شد که این فاصله به کیفیت کار لطمه وارد نکرده است.

    *به غیر از بنیامین با چه خواننده‌هایی مشغول کار هستید؟
تقریبا در یک سال اخیر با خواننده دیگری همکاری نکردم. به غیر از چند خواننده آلبوم اولی که به موقع اطلاع رسانی لازم در مورد کارهای آنها را انجام خواهم داد.

    *چرا؟
وقت نداشتم. مگر اینکه ترانه‌ای از من دست خواننده‌های دیگر بوده و اجرا کرده باشند. طی این مدت دو کتاب در دست تالیف دارم و دو فیلمنامه نوشته‌ام. حتی یک فیلمنامه من به مرحله تولید نزدیک است و در جریان سفر «باکو» به تلویزیون آن کشور ارائه کردم. کلاس‌های کارگاه ادبی من برقرار است و در فرهنگسراهای ارسباران و رسانه و دانشگاه «علامه طباطبایی» هم کلاس داشتم. خیلی خودم را به دردسر و تکاپو نمی‌اندازم تا بخواهم با خواننده‌های مختلف همکاری داشته باشم. اینگونه بیشتر احساس آرامش می‌کنم و خودم را به آب و آتش نمی‌زنم.

    *فکر می‌کنم این روند شما تا حدودی هم گروه بنیامین مربوط باشد. زیرا تقریبا می‌توان گفت اغلب بخش‌های گروه این خواننده نظیر تنظیم‌کننده، مدیر برنامه و رهبر ارکستر و... تا حدودی انحصاری و اختصاصی است.
 هیچ اجباری در کار نیست و از سوی شخص خاصی یا گروه، قانونی وجود ندارد. من همیشه می‌گویم آنقدر گروه باید جذاب باشد که دیگر کسی انگیزه کار با دیگران را پیدا نکند. همه گروه‌ها و خواننده‌ها موفق و قابل احترام هستند ولی همه بچه‌ها هم صحبت من را تایید می‌کنند که باید آنقدر گروه جذاب باشد که به قراردادهای دیگر احتیاج نداشته باشیم. همه احساس می‌کنند که اینجا کانونی گرم است و با نهایت پتانسیل می‌توانند کار کنند و نتیجه بگیرند. شما می‌خواهید کار کنید تا نتیجه بگیرید و زمانی که از یک جا این نتیجه را دریافت می‌کنید و قلبا ارضا می‌شوید دیگر برای جاهای دیگر وقت نخواهید داشت.

    *اسم آن دو کتاب و فیلمنامه‌هایی که تالیف کردید چیست؟
یک مجموعه ترانه و یک مجموعه اشعار سپید است. فعلا اسم «پیک نیک در پرتگاه» را برای آن مجموعه اشعار سپید انتخاب کرده‌ام و برای ترانه اسم انتخاب نکرده‌ام و شاید بخشی از ترانه‌های آلبوم ۹۴ هم به این مجموعه اضافه شود. کتاب «تنها شدم وای» که شامل ترانه‌ها و اشعار سپید و چند غزل است هم در آستانه چاپ پنجم قرار دارد. فیلمنامه‌ای که تالیف کرده بودم توسط تلویزیون «جمهوری آذربایجان» در حال ساخت است.

    *یعنی یک سریال از آن تولید می‌شود؟
خیر. فکر می‌کنم یک اثر سینمایی تولید شود که در تلویزیون خودشان هم قابل پخش باشد.

    *موضوع آن چه بوده که تلویزیون باکو پذیرفته که آن را ترجمه و به مرحله تولید وارد کند؟
تیپ کشور آنها تقریبا مشابه کشور ما است. موضوعی که من طراحی کردم در بطن زندگی مردم بود. داستان چند دوست است که یک نفر از آنها چهره برجسته‌ای می‌شود و بقیه را هم وارد کار هنر می‌کند. به طور کل موضوع آن خیلی وابسته به کشور خاصی نبود.