دانشآموزان کلاس سوم ابتدایی امسال یاد میگیرند که 24 سالگی سن مناسب برای ازدواج است!
در کتاب مطالعات اجتماعی سوم ابتدایی که امسال به طور کامل تغییر کرده و تازهتألیف است، درسی به نام «من بزرگتر شدهام» گنجانده شده است. در عکسی که از این درس منتشر شده، بالای تصویر نقاشیشده یک عروس و داماد نوشته شده؛ 24 سالگی!
راستش من هم با دیدن این تصویر تعجب کردم. البته اگر کسی پدر پولداری داشته باشد، به راحتی میتواند در 24 سالگی ازدواج کند و خوشبخت بشود، ولی ازدواج در 24 سالگی آن هم با این شرایط اقتصادی کمی تخیلی به نظر میرسد. البته مسأله عشق و عاشقی جداست. آدم اگر عاشق بشود، ممکن است در 20 سالگی هم ازدواج کند، ولی میدانید که عملکرد آدمهای عاشق ملاکی برای ارائه آمار نیست.
ما هر طور که حساب میکنم، میبینم یک جوان برای ازدواج در 24 سالگی راه سختی در پیش دارد. ایسنای خودمان گزارش کرده است که اعتبار شیر مدرسهها امسال در حالی به بیش از 50 درصد کاهش یافته است که با گذشت 15 روز از آغاز سال تحصیلی جدید، مسؤولان آموزش و پرورش هیچ پاسخ قانعکنندهای ارائه نمیدهند و به نظر میرسد امسال دانش آموزان طعم شیر را در مدرسهها نخواهند چشید. خب! بچهای که در کودکی شیر نخورد، با چه بنیهای میخواهد ازدواج کند و بچهدار هم بشود؟ اینها اگر ده بار هم آزمایش خون بدهند، آهن خونشان پایین است! یعنی ممکن است آنقدر پشت سد آزمایش خون گیر کنند که بیخیال ازدواج بشوند. حالا باز خوب است در کتاب درسی و در سن 25 سالگی یک بچه توی بغل عروس و داماد نگذاشتهاند! احتمالا با خودشان فکر کردهاند همین که چند نفری ترغیب بشوند در 24 سالگی زن بگیرند و یا شوهر کنند، کافی است.
راستی دقت کردید که این عروس خانم یکهو چطور در زندگی آقا پسر ظاهر میشود؟ یعنی ما فقط مراحل رشد پسر را میبینیم و بعد در 24 سالگی یک عروس میگذاریم کنار دستش تا با هم به خوبی و خوشی زندگی کنند. حالا اصلا معلوم نیست اینها کی و کجا هم را دیدهاند و آشنا شدهاند؟ در دانشگاه؟ بعید است، چون کلاسها مختلط نیست و امکان اختلاط وجود ندارد! در فیسبوک؟ اگر هم اتفاق افتاده باشد، گفتنی نیست! در پارک محله؟ اگر هم اتفاق افتاده باشد، نوشتنی نیست! البته اینها زیاد مهم نیستند، چون بالأخره بچه بزرگ میشود و زن آیندهاش را یک جایی پیدا میکند و میپسندد، اما اینطوری که در تصویر کتاب آمده است، انگار در 24 سالگی از طرف آموزش و پرورش به هر دانشآموز پسر، یک عروس میدهند!
باقی بقایتان!