حدود شش سال است که «محمدرضا شجریان» در کشور اجازه اجرای زنده نداشته است و به عبارتی ممنوع الکار بوده است؛ شش سالی که دو سال آن در دوران دولت «تدبیر و امید» بوده است.
نسل موزیک: او اما در تمامِ این سالها سکوت کرد، گلایه نکرد و برنامههایش را در خارج از کشور برگزار کرد؛ شاید هم اگر در همین همایش بینالمللی حافظ نیز که روز گذشته در آن حضور داشت؛ نامی از حافظ نمیآمد؛ این سکوت را نمیشکست؛ نمیگفت که کارش خواندن است و اما در مملکت خودش نمیتواند بخواند؛ همه چیز انگار تقصیر «حافظ» است؛ چون میگوید هر وقت شعری از حافظ میشنود، بیاختیار میخواند.
اما او حتی روز گذشته، در یک برنامهی غیر رسمی هم نتوانست بخواند، آواز اجرا کند و به همین خاطر قطعهی «در آستان جانان» را با صدایش پخش کردند؛ اما دوربینِ سالن روی او زوم بود و برای همین خیلیها دیدند که او زیرِ لب همین قطعه را اجرا میکرد. جز این هم البته انتظاری نیست.
در همین دو سال آنقدر اظهارنظرهای متفاوت دربارهی او گفته شده و به اندازهای مسوؤلان ارشاد تکرار کردهاند که مشکل از «آنها» نیست و از «دیگران» است که حالا امید به اجرای آواز توسط او، امید دوری است. هر چند حضور او در برنامهی ارکستر سمفونیکِ تهران که باید ارکستر سمفونیک ملی خواندش، شایعهای را به وجود آورد که احتمال حضورش به عنوان خواننده در ارکستر موسیقی ملی هست. حتی تاریخ احتمالی آن را نیز اواخر بهار و اوایلِ تابستان اعلام کردند.
«شجریان» روز گذشته، در میانهی برنامههای همایش بینالمللی حافظ در دانشگاه آزاد اسلامی وارد سالن شد و چنان با استقبال روبهرو شد که سخنانِ سخنرانِ مراسم را دچار وقفه کرد. شجریان وقتی برای سخنرانی دعوت شد، ابتدا از شعرخوانی اشتباه در همایش حافظ شناسی گفت؛ البته گلایه نکرد و تنها تصحیحش کرد: «بیتی که پیش از حضور من خوانده شد، به نظرم درست خوانده نشده بلکه شعر بدین گونه است: «جلوهای کرد رخت دید مَلک عشق نداشت / عین آتش شد از این غیرت و بر آدم زد» در حالیکه عشق برای مَلک نیست برای انسان است. فرشته عشق نداند که چیست: فرشته عشق ندانست چیست قصه مخوان/ بخواه جام و شرابی به خاک آدم ریز/ جلوهای کرد رخش دید ملک عشق نداشت/ خیمه در مزرعه آب و گل آدم زد...»
او همچنین به غنای شعر حافظ اشاره کرد و اینکه او را به خواندن وامیدارد :«حافظ چنان من را شیفته میکند و میبرد به جایی که از خود بیخود میشوم و یکباره به خود میآیم و متوجه میشوم در جمعی در حال آواز خواندن هستم. شعر حافظ گاهی من را در آواز به جایی میبرد که همیشه نمیتوان به آنجا رسید. حافظ همیشه برای من مطرح بوده و معلم، مربی، پدر و همهچیز بوده است. »
او اما از این فرصت استفاده کرد تا گلایهای از ممنوعالکاریش نیز کند:« زیادهگویی نمیخواهم بکنم. کار من این نیست که سخنرانی کنم و کار من چیز دیگری است(خواندن) البته من آنچه باید را تا به حال از حافظ خواندهام و از این به بعد هرچه بخوانم زیادهگویی است اما چه باید گفت که چند سال است که اجازه ندارم برای مردم خودم و در مملکت خودم بخوانم.»
در اینجا بود که تصنیف «در آستان جانان» ساخته مرحوم پرویز مشکاتیان با صدای استاد محمدرضا شجریان پخش شد که همزمان دوربین سالن روی چهره استاد شجریان قرار داشت که وی را درحال زمزمه این تصنیف نشان می داد.
در انتهای بخش نخست این همایش در اولین روز مجتبی عسگری؛ خواننده جوان و گروهش با اخذ رخصت از استاد شجریان به اجرای برنامه پرداخت. در انتهای اجرای این گروه موسیقی، عسگری با خواندن تصنیف مرغ سحر آن را به استاد شجریان تقدیم کرد.