بودن نام آنها در شناسنامه هر تیزر یا ویدئو کلیپِ مجازی میتواند اعتباری برای آن چهره باشد و وسوسه دیده شدن آن را بیشتر و بیشتر کند.
نسل موزیک: آنها دو نفرند. همه ویدئوهایی را هم که دیگران با کلی امکانات و چندین نفر نیرو میسازند، دو نفره تولید کردهاند و حالا به مرور تبدیل به نامی مهم در عرصه موزیک ویدئوهای داخلی شدهاند. ماجرایی که با آزمون و خطا در سالهای میانی دهه هشتاد از طریق شبکههای نیمهمجاز «ایران موزیک» و... شروع به کار کرد و به دلیل نبود حمایت و سیاستی صحیح، به فاجعه ختم شد. معدود چهرههایی هم که توانستند از طریق آن شبکهها اسم و رسمی برای خود به دست آوردند، به مرور محو شدند و تنها چند نام ماندند.
برادران بوشهری «محمد و حسین» حالا نامداران این عرصه در ایراناند. اصالتاً شیرازی هستند و هنوز لهجه شیرازیهای خونگرم در تُن صدایشان شنیده میشود. موفقیت در جشنواره «ققنوس» و دیده شدن ویدئو کلیپهای آنها در ماههای گذشته دلیل اصلی این گفتگو بود. هر چند در انتهای صحبتهایمان وارد بحثهایی شدیم که... خودتان بخوانید.
* بهعنوان سوال اول، درباره شروع کار خودتان بگویید. اصلاً ماجرای شروع فعالیتهای کاری شما به عنوان کارگردان و سازنده ویدئو کلیپهای موسیقی از کجا شروع شد؟
حسین: من و برادرم از دوران کودکی ورزش را شروع کردیم. رشته ورزشی ما ژیمناسیک بود و از سال ۸۴ دیگر آرام آرام برای ما جدیتر شد و آن زمان رشته جدیدی بین جوانان محبوب شده بود. رشته «پارکور» خیلی طرفدار پیدا کرده و ورزش پرهیجانی هم بود. آن زمان ما فیلمی دیدیم به اسم «شهرک ۱۳» که در آن فیلم حرکات جذاب پارکور انجام میشد. ما همیشه علاقه زیادی به فیلم داشتیم، ولی هرگز حتی فکرش را هم نکرده بودیم که بتوانیم سراغ ساختاش برویم. بعد از اینکه آن فیلم را دیدیم، به این فکر افتادیم که از ورزشی که کار میکنیم، ویدئویی بسازیم و برای خودمان یادگاری نگه داریم. همین شد که یک دوربین «هندیکَم» کوچک پیدا کردیم و شروع کردیم از خودمان فیلم گرفتن. عید سال ۸۴ بود که ما این فیلم را ساختیم. برادرم محمد فیلمبرداری میکرد و من هم یک سری حرکات پارکور انجام میدادم. یک سناریو برای خودمان نوشته بودیم و بهخاطر اینکه بازیگر نداشتیم، خودمان جلوی دوربین بودیم. کل هزینهای که برای آن فیلم شد، کلاً سههزار تومان بود که صرف فیلم خام آن دوربین شد. محمد هم کمی تدوین یاد گرفته بود و شروع کرد تدوین آن را انجام داد. چیز بدی هم از آب در نیامد.
* و این فیلم شروعی بود برای یک چرخش در زندگی شما.
این فیلم را بین شاگردهای خودم پخش کردم. من آن زمان مربی پارکور بودم و شاگردهای زیادی داشتم. فیلم دستبهدست شد و به خوبی دیده شد. آن زمان موسیقی در ایران و بحث ویدئو کلیپ جدی شده بود و بهخاطر همان موضوع کار مورد توجه قرار گرفت. ما قصدمان تجربه فیلمسازی بود ولی ناخواسته همان اتفاق باعث شد به سمت ویدئو کلیپهای موسیقی کشیده شویم.
* اولین ویدئو کلیپهایتان را برای چه کسانی ساختید؟
اولینها را که نمیتوانم اسم بیاورم. چون آن زمان آن آدمها چهرههای مطرحی نبودند و بیشتر آن ویدئو کلیپها، در واقع «دورهمی» بودند. ولی به هر حال آن زمان موسیقی رپ خیلی اوج گرفته بود و اولین آثار ما برای چهرههای موسیقی رپ بود.
* و بعد از آن ویدئوهای اول به یک باره تب «برادران بوشهری» فراگیر شد و شما به برندی تبدیل شدید که حتی اسم و رسمتان از مرزهای ایران هم گذشت و خوانندههای خارج از کشور هم علاقهمند ساختههای شما شدند. خودتان چه زمانی متوجه این تب همهگیر شدید؟ یعنی کِی خودتان فهمیدید که کارتان گرفته است؟
دیدی که درباره موزیک ویدئو و اصلاً فیلم داشتیم، دید گستردهای بود و کلاً خیلی به شرایط آن زمان نزدیک نبود. خیلی سعی میکردیم که قله آرزوهایمان را فراتر از آن چیزی که در ایران بوده، در نظر بگیریم و همین باعث شد به کیفیت آثارمان توجه ویژهای داشته باشیم. همیشه کارهایی که در خارج از کشور ساخته میشد را میدیدیم و جلوههای ویژه آنها ما را درگیر خود میکرد. ما امکانات خیلی کمی داشتیم ولی به صورت تجربی سعی کردیم آنها را وارد آثارمان کنیم. چون علاقه هم داشتیم، توانستیم این ماجرا را خیلی زود به نتیجه برسانیم. ما آن زمان علاقه شدیدی به فیلم «ماترکیس» پیدا کرده بودیم و با الهام گرفتن از برخی صحنههای این فیلم توانستیم برخی ایدهها را در ویدئو کلیپهایمان اجرایی کنیم و همین جلوههای ویژهای که در کار ما بود، باعث شد به یکباره کارها دیده شوند و اسم ما سر زبانها بیفتد. همان زمان بود که دیگر آرام آرام متوجه شدیم اتفاقاتی در حال رخ دادن است.
* این جلوههای ویژهای که در صحبتهایتان اشاره کردید، نکته مهم آثار شماست که همیشه درباره شما و کارهایتان گفته میشود. آیا برای این بخش از آثارتان، تحصیلات آکادمیک داشتید یا نه، به صورت کاملاً تجربی و با آزمون و خطا به دست آمده؟
من لیسانس تربیتبدنی دارم و محمد برادرم هم گرافیک خوانده. هیچ تحصیلاتی برای این کار نداشتهایم. تنها چیزی که باعث شد ما بتوانیم به این میزان توجه دست پیدا کنیم، علاقه بسیار زیاد ما به فیلم و جلوههای ویژه بود و اینکه رشته ورزشی ما به این کار بیربط نبود. همین موضوعات باعث پیشرفت ما شد. ما پشت صحنههای فیلمهای مهم اکشن جهان را پیدا میکردیم و میدیدیم و با الهام گرفتن از آنها سوژههایمان را پیش میبردیم.
* خود شما کدام یک از آثاری که ساختهاید را بیشتر از بقیه دوست دارید؟
یکی از آثار قدیمی ما (که برای اولین بار توانستیم در آن ایده فیلم «ماتریکس» را اجرایی کنیم) خیلی دوست داشتیم. در آن ویدئو کلیپ توانستیم یک نفر را به صورت معلق در هوا نگه داریم و دوربین دورش بچرخد. هنوز هم کسی نتوانسته آن ایده را پیاده کند و آن کار آن زمان خیلی به چشم آمد. کار دیگری هم بود به نام «2050» و البته آثار جدیدتری که برای «کاکوبند» و «حامد زمانی» هم ساختهایم، آثاری بود که خیلی خودمان دوستشان داشتیم.
* در دورهای شما به شدت گزیدهکار بودید و تنها با ستارهها کار میکردید. اما الان یکی دو سالی است که شما دامنه کاری خود را به لحاظ کمّی گسترده کردهاید. نمیترسید که این روند به کیفیت آثار شما ضربه بزند؟
ما الان هم فکر میکنیم گزیدهکاریمان را حفظ کردهایم. نکتهای که هست این است که ما همیشه سعیمان بر این بوده که روی موزیکهای خیلی خاص و با ایده و فکر، کارگردانی کنیم. اما در ایران متأسفانه تعداد خوانندههایی که به دنبال انجام کارهای خاص هستند و آثارشان استاندارد لازم را دارد، خیلی کم است. ما دهها ایده بکر داریم که هنوز نتوانستهایم موزیک مناسبشان را پیدا کنیم و آنها را به مرحله اجرا در آوریم. بههرحال ما هم از پیشنهادهایی که هست با توجه به اولویتهایمان انتخاب میکنیم. موسیقی و امکانات و ایدههایی که برای ساختن ویدئوها هم هست، باعث میشود قبول کنیم با یک نفر همکاری کنیم یا نکنیم.
* در جشنواره «ققنوس» شاهد این بودیم که شما در کنار ساختن ویدئو کلیپ برای ستارههایی مثل رضا صادقی و فرزاد فرزین، برای چهرههایی چون حامد زمانی و «کاکوبند» هم کار ساختهاید. این مسئله با پاسخ سوال قبلی تناقض ندارد؟
ما اگر برای برخی فعالیتهای سفارشی بعد از دستگیریمان قول و قراری به سازمان یا ارگانی داده بودیم، حتماً در همین سه سالی که کار نکرده بودیم، انجاماش میدادیم. دلیل همکاری ما با «حامد زمانی» هم این بود که خود ما به شدت علاقهمند به کارهای اکشن بودیم. از روزی که شروع به کار کرده بودیم، این فضا برای ما بسیار پرهیجان بود و در همین ویدئو کلیپ هم علیرغم اینکه هیچ امکانات درستی نداشتیم، فکر میکنم توانستهایم تا حد زیادی به خواستههایمان برسیم. فقط خواستیم بگوییم که ما هم قابلیت کار کردن در این فضاها را داریم.
* هیچوقت به این فکر کردهاید که لِیبل «برادران بوشهری» به یک کمپانی بزرگ و مطرح برای صنعت ویدئو کلیپ در ایران تبدیل شود و این «برند» بتواند آغازگر یک روند و تغییرات اساسی در این حوزه شود؟
متأسفانه ماجرای موزیک ویدئو در ایران هنوز جا نیفتاده و نبودِ کپیرایت باعث شده که هرگز به صورت رسمی فکری برای فعالیت نداشته باشیم. اگر این موضوع به سمتی برود که «کپی رایت» در آن جا بیفتد، قطعاً اتفاقات بهتری هم میافتد. ما هیچوقت اجازه ورود کسی را به گروهمان ندادهایم و «برادران بوشهری» کلاً دو نفر است. خیلیها با سوءاستفاده از نام ما کارهای زیادی انجام دادهاند و حتی کلاهبرداری کردهاند. ولی نبود قوانین درست در حوزه موزیک ویدئو باعث شده که همیشه به همین روندی که داشتهایم، ادامه بدهیم.
* شما در طول سالهای فعالیتتان در ایران بعضاً تحت فشار بودهاید و حتی زمانی بازداشت هم شدهاید. ولی ماندید و به کارتان ادامه دادید. واضح بود که شما بهشدت مورد توجه شبکههای ماهوارهای قرار گرفته بودید و خیلی راحت میتوانستید در خارج از کشور با شرایط بهتری کار کنید. چه دلیلی برای ادامه حضورتان در ایران و کار کردن با این شرایط سخت داشتید؟
من اول یک توضیحی به شما بدهم. ما دو بار بازداشت شدیم. یک بار در تهران و یک بار هم در شیراز.
* امکانش هست درباره دلایل بازداشتتان هم تا جایی که اجازه داری کمی بیشتر توضیح بدهی؟
دلیل بازداشت ما این بود که آن زمان اسم ما خیلی سر زبانها افتاده بود. با برخی خوانندههای خارج از کشور هم فعالیتهایی داشتیم و همه اینها دست به دست هم داد تا آن اتفاقها بیفتد. البته نیت ما از همکاری با خوانندههای خارج از کشور این بود که دوست داشتیم کارهایمان دیده شود و معمولاً خوانندههایی که مطرحاند کارشان بیشتر دیده میشود. سوای بحث مالی کارها که واقعاً برای ما همیشه اولویت آخر است، ما همیشه همه سعیمان این است که وقتی برای کسی کاری میسازیم، آن فرد کسی باشد که کارمان بیشتر دیده شود. دلیل دیگر هم این بود که بچههای داخلی هرگز اجازه تولید و پخش ویدئو کلیپ نداشتند و آثار ما دیده نمیشد و همین باعث شد با خوانندههای آنور آبی همکاری کنیم تا کارمان دیده شود.
* درباره دلایل ماندن و ادامه دادن میگفتید...
دلیل ماندن ما این است که اول از همه کشورمان را خیلی بیشتر دوست داریم و دوم اینکه واقعاً خوانندههای داخلی خیلی بیشتر و بهتر از خوانندههای خارج از کشور کار میکنند. اینها شعار نیست و واقعیت است. چه از لحاظ موزیک و چه از لحاظ شخصیتی. چون ما بههرحال با هر دو طرف کار کرده بودیم و شناختمان بیشتر بود. استثناهایی در هر دو طرف هستند اما در نهایت این تصمیم ما بود و از آن راضی هستیم.
* ویدئو کلیپ چه تأثیری در موسیقی امروز دارد؟
سالهای زیادی است که ما در این حوزه فعالیت میکنیم. همیشه شاهد این بودهایم که همه هنرمندان داخلی دوست دارند در فضای مجاز و رسمی فعالیت کنند ولی اوایل دوران کاریشان بهخاطر بهتر دیده شدن کارها و معروف شدن، سراغ شبکههای ماهوارهای میروند. آدمهای زیادی را میشناسم که این شبکهها سرشان کلاه گذاشتهاند و بدترین سوءاستفادهها را از آنها کردهاند، بیاحترامی کردهاند و هنرشان را زیر سوال بردهاند و فقط به دنبال بحثهای مالی و منافع خودشان بودهاند. حالا اگر ما در کشور خودمان بتوانیم یک رسانه مجاز و واقعی برای بخش ویدئو کلیپ داشته باشیم، علاوه بر کمک به چهرههای داخلی، اصلاً میتوانیم نسبت به برخی اتفاقات فرهنگی هم تأثیرگذار باشیم
بههرحال موسیقی تأثیرات فراوانی در اجتماع دارد و میتواند یکی از اصلیترین خوراکهای فرهنگی باشد. به جای محدود کردن آن، از مسئولین تقاضا دارم که آن را در مسیر درست هدایت کنند. یک شبکه پخش آثار مجار و ویدئو کلیپهای خوب و مطابق با ضوابط میتواند بهترین شرایط را برای هنرمندان این حوزه فراهم کند تا بتوانند بهتر و سالمتر فعالیتهایشان را دنبال کنند. این اتفاق میتواند وحدت هنری زیادی را بین چهرههای موسیقی داخلی بهوجود بیارود.